زندگی مخفی پارت چهل
#زندگی_مخفی
پارت ۴۰
کوک:تهیونگ ارومممممممم
تهیونگ:بابا من فقط سرگیجه دارم همین پامو که قطع نکردم
کوک:باشه فقط آروم بیا پایین
تهیونگ:راستی این چند روز تو خونه چه اتفاقاتی افتاده
کوک:بیا بریم تو ماشین تا بگم
....... داخل ماشین.........
کوک:خب روز اول جیمین تلاش کرد تا با یونگی حرف بزنه و منم کمکش کردم
...فلش بک...
جیمین: مطمئنی
کوک:برو برو
جیمین در اتاق یونگی رو میزنه و میگه:یونگی میتونم بیام تو
یونگی باصدای گرفته که نشون از گریه کردنش میداد: ب..ب..بیا
......زمان حال.......
کوک:من تو اتاق یونگی دوربین وصل کردم و حرفاشونو شنیدم و دیدممممم
تهیونگ:چه آتیش پاره ای هستی تو
.......فلش بک......
جیمین:یونگی
یونگی
خب حداقل تو چشمام نگاه کن
یونگی سرش هنوز پایین بود و سعی میکرد جلوی بغضشو بگیره:چ...چی...چی...شده که ....او....او...اومدی .....این..... اینجا
لکنت گرفته بود که اونم بخاطر گریش بود
جیمین شروع میکنه به خوندن آهنگ:
Tell me, am I ever gonna feel again?
Tell me, am I ever gonna heal again?
Got a shot glass full of tears
Drink, drink, drink, say, “Cheers”
I got all these diamonds runnin’ down my face
And I ain’t lettin’ any of ’em go to waste
Got a shot glass full of tears
Drink, drink, drink, say, “Cheers”
He The Life Of The Party
Forty-Two In his Body
He Got Some Dangerous Hobbies
Like Chasin’ After The Sun, And Makin’ Me Fall In Love
(بهم بگو اصلا قراره دیگه احساس کنم؟
بهم بگو اصلا قراره دوباره درمان شم؟
یه لیوان پر از اشک گرفتم
بنوش بنوش بنوش بگو به سلامتی
من تمام این الماس هارو روی صورتم میریزم
و من قرار نیست اجازه بدم حتی یکی از اینا هم حیف بشه
یه لیوان پر از اشک گرفتم
بنوش بنوش بنوش بگو به سلامتی
زندگی اون توی یه پارتی خلاصه میشه
و ۴۲ توی بدنش
اون سرگرمی های خطرناکی داره
مثل تعقیب کردن خورشید، باعث میشه عاشقش بشم)
..........زمان حال.......
ته یونگ:آهنگ رو تموم کردی ؟؟
کوک:نه هنوز ولی اون قسمتی که کامل کردم دادم جیمین بخونه و خب صداش دل ادمو میبره
چرا خواننده نشده؟
ولی اینم کم نکنم که ورژن استریت بود که گ...ی شدددد 😂😂
تهیونگ:عرررر تو یه خواننده و سانگرایتر واقعی هستی
نَمِدانَم
خب ادامه بده
......فلش بک........
یونگی:جیمین من من من متاسفم که دوست دارم
جیمین:وای خدااااا
این یونگی چرا اینقدر احمقهههههههه
یونگی بدون تغییر صورتش میگه: احمق خودتی و جد و آبادددددد....
نه خدایی رزی احمق نیست فقط تویی
پس احمق خودتی
روی لب یونگی لبخندی ظاهر میشه
جیمین:مین یونگی منم عاشقتم
ببخشید که دیر جواب دادم
ببخشید که این همه اذیتت کردم
ببخشید اگه دلتو شکستم
ببخشید اگه حِسمو دیر فهمیدم
من من دوست دارم
یونگی تا چند دقیقه همونطور مونده بود
هنوز تو شوک بود
یعنی جیمین همون حس رو بهش داشت
خدااااا
یونگی بلند شد و پرید بغل جیمین و جیمین هم اونو همراهی کرد
.....زمان حال.....
پارت ۴۰
کوک:تهیونگ ارومممممممم
تهیونگ:بابا من فقط سرگیجه دارم همین پامو که قطع نکردم
کوک:باشه فقط آروم بیا پایین
تهیونگ:راستی این چند روز تو خونه چه اتفاقاتی افتاده
کوک:بیا بریم تو ماشین تا بگم
....... داخل ماشین.........
کوک:خب روز اول جیمین تلاش کرد تا با یونگی حرف بزنه و منم کمکش کردم
...فلش بک...
جیمین: مطمئنی
کوک:برو برو
جیمین در اتاق یونگی رو میزنه و میگه:یونگی میتونم بیام تو
یونگی باصدای گرفته که نشون از گریه کردنش میداد: ب..ب..بیا
......زمان حال.......
کوک:من تو اتاق یونگی دوربین وصل کردم و حرفاشونو شنیدم و دیدممممم
تهیونگ:چه آتیش پاره ای هستی تو
.......فلش بک......
جیمین:یونگی
یونگی
خب حداقل تو چشمام نگاه کن
یونگی سرش هنوز پایین بود و سعی میکرد جلوی بغضشو بگیره:چ...چی...چی...شده که ....او....او...اومدی .....این..... اینجا
لکنت گرفته بود که اونم بخاطر گریش بود
جیمین شروع میکنه به خوندن آهنگ:
Tell me, am I ever gonna feel again?
Tell me, am I ever gonna heal again?
Got a shot glass full of tears
Drink, drink, drink, say, “Cheers”
I got all these diamonds runnin’ down my face
And I ain’t lettin’ any of ’em go to waste
Got a shot glass full of tears
Drink, drink, drink, say, “Cheers”
He The Life Of The Party
Forty-Two In his Body
He Got Some Dangerous Hobbies
Like Chasin’ After The Sun, And Makin’ Me Fall In Love
(بهم بگو اصلا قراره دیگه احساس کنم؟
بهم بگو اصلا قراره دوباره درمان شم؟
یه لیوان پر از اشک گرفتم
بنوش بنوش بنوش بگو به سلامتی
من تمام این الماس هارو روی صورتم میریزم
و من قرار نیست اجازه بدم حتی یکی از اینا هم حیف بشه
یه لیوان پر از اشک گرفتم
بنوش بنوش بنوش بگو به سلامتی
زندگی اون توی یه پارتی خلاصه میشه
و ۴۲ توی بدنش
اون سرگرمی های خطرناکی داره
مثل تعقیب کردن خورشید، باعث میشه عاشقش بشم)
..........زمان حال.......
ته یونگ:آهنگ رو تموم کردی ؟؟
کوک:نه هنوز ولی اون قسمتی که کامل کردم دادم جیمین بخونه و خب صداش دل ادمو میبره
چرا خواننده نشده؟
ولی اینم کم نکنم که ورژن استریت بود که گ...ی شدددد 😂😂
تهیونگ:عرررر تو یه خواننده و سانگرایتر واقعی هستی
نَمِدانَم
خب ادامه بده
......فلش بک........
یونگی:جیمین من من من متاسفم که دوست دارم
جیمین:وای خدااااا
این یونگی چرا اینقدر احمقهههههههه
یونگی بدون تغییر صورتش میگه: احمق خودتی و جد و آبادددددد....
نه خدایی رزی احمق نیست فقط تویی
پس احمق خودتی
روی لب یونگی لبخندی ظاهر میشه
جیمین:مین یونگی منم عاشقتم
ببخشید که دیر جواب دادم
ببخشید که این همه اذیتت کردم
ببخشید اگه دلتو شکستم
ببخشید اگه حِسمو دیر فهمیدم
من من دوست دارم
یونگی تا چند دقیقه همونطور مونده بود
هنوز تو شوک بود
یعنی جیمین همون حس رو بهش داشت
خدااااا
یونگی بلند شد و پرید بغل جیمین و جیمین هم اونو همراهی کرد
.....زمان حال.....
۴.۰k
۲۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.