مانگا ی زیبای حقیقی قسمت ۳
وسط فرار یادش میوفته کیف پولش رو جا گزاشته و توی کیفش عکسش رو گزاشته بود موقعی که بدو بدو داشت به سمت رستوران میرفت همون پسر جذاب
کیف پوله رز رو ور میداره و عکسش رو میبینه و دنبال صاحبش میگرده تا اینکه رز بدو بدو وایمیسته جلوی پسره و نفس نفس میکنه بعد رز میگه:هه هه وای اواون کیفه پوله منه هه هه هه لطفا بدش بعد پسره به عکس نگاه میکنه و میگه مطمئن هستی ماله توئه بعد رز میگه: آره آره بعد پسره کیف رو میده
دست رز و رز هم فرار میکنه موقعی که برمیگرده خونه داداشش با هیجان میگه
برگر هارو بده زود زود بعد به دستای رز نگاه میکنه و میبینه خالیه بعد داد میکشه میگه پس برگر های خوش مزه من کو بعد دعوا میکنن بالش روی هم میندازن از این و و اون ور دنبال همدیگه میرن و موهای هم دیگه رو میکشن
و بعد مادر خانواده میاد و با اصبانیت میگه باز دعوا کردید ظلیل مرده هو بعد میگه سریع ناخن های هم رو بگیرید و بگید دوست دارم
و اونا با رقت زیاد ناخن های هم رو میگیرن و با تأسف میگن دودو دوست د د دارم ...
ممنون که منتظر قسمت های بعدی می مونید ♡☆♧
کیف پوله رز رو ور میداره و عکسش رو میبینه و دنبال صاحبش میگرده تا اینکه رز بدو بدو وایمیسته جلوی پسره و نفس نفس میکنه بعد رز میگه:هه هه وای اواون کیفه پوله منه هه هه هه لطفا بدش بعد پسره به عکس نگاه میکنه و میگه مطمئن هستی ماله توئه بعد رز میگه: آره آره بعد پسره کیف رو میده
دست رز و رز هم فرار میکنه موقعی که برمیگرده خونه داداشش با هیجان میگه
برگر هارو بده زود زود بعد به دستای رز نگاه میکنه و میبینه خالیه بعد داد میکشه میگه پس برگر های خوش مزه من کو بعد دعوا میکنن بالش روی هم میندازن از این و و اون ور دنبال همدیگه میرن و موهای هم دیگه رو میکشن
و بعد مادر خانواده میاد و با اصبانیت میگه باز دعوا کردید ظلیل مرده هو بعد میگه سریع ناخن های هم رو بگیرید و بگید دوست دارم
و اونا با رقت زیاد ناخن های هم رو میگیرن و با تأسف میگن دودو دوست د د دارم ...
ممنون که منتظر قسمت های بعدی می مونید ♡☆♧
۱.۱k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.