وقتی معلمت مافیاست فیک تهیونگ
پارت:2
رسیدیم به ی عمارت بزرگ
-ا اینجا کجاست
+خونه ی منه بیبی گرل
-چ چرا ی معلم باید ی عمارت داشته باشه
+من فقط ی معلم ساده نیستم بیبی
-پس چیکاره ای
+اونو بعدا خودت میفهمی حالا بیا بریم داخل
-نمیخام
+پیاده شو تو حتی تصورم نمیکنی از من چ کارایی برمیاد
از حرفش ترسیدم و پیاده شدم
پشت سرش رفتم داخل اون خونه
خونش خیلی قشنگ بود ولی خودمو ی طوری نشون دادم انگار برام مهم نیست
+خب خونمون قشنگه
-خونمون؟
+اره خونمون
-اینجا خونه ی من نیست
+ت از این ب بعد پیش من میمونی (با داد)
با چشمای که با حاله ای از اشک پوشیده شده بود نگاهش کردم
که اومد نزدیک و بغلم کرد
+عصبی شدم بیخشید اما تو باید پیش من بمونی
-چی از جون من میخای
+خودتو میخام میخام عاشقم باشی من دوست دارم از همون روز که وارد مدرسه شدی دوست داشتم
(فلش بک)
ویو ات سریع بیدار شدم و اماده کردم
اصلا نمیخاستم روز اول مدرسه دیر برسم راه افتادم به سمت مدرسه
سرم پایین بود و داشتم میرفتم که یهو ب یکی خوردم سرم رو که اوردم بالا
-توی ذهنش(چقدر خوشگله)
+توی ذهنش(چه دختر قشنگیه )
حدود ۳مین داشتیم به هم نگاه میکردیم انگار نمیتونستیم نگاهمونو از روی هم برداریم
که یهو خودمو جمع و جور کردم و گفتم:
-ببخشید حواسم نبود
+نه نه اشکالی نداره منم حواسم نبود
دوباره گفتم ببخشید و از کنارش رد شدم
نمیدونم چرا ولی قلبم داشتم تند تند میزد
(پایان فلش بک)
....ادامه دارد
شرط
لایک:۳۵
کامنت:۲۵
#فیک #تهیونگ #بی_تی_اس
رسیدیم به ی عمارت بزرگ
-ا اینجا کجاست
+خونه ی منه بیبی گرل
-چ چرا ی معلم باید ی عمارت داشته باشه
+من فقط ی معلم ساده نیستم بیبی
-پس چیکاره ای
+اونو بعدا خودت میفهمی حالا بیا بریم داخل
-نمیخام
+پیاده شو تو حتی تصورم نمیکنی از من چ کارایی برمیاد
از حرفش ترسیدم و پیاده شدم
پشت سرش رفتم داخل اون خونه
خونش خیلی قشنگ بود ولی خودمو ی طوری نشون دادم انگار برام مهم نیست
+خب خونمون قشنگه
-خونمون؟
+اره خونمون
-اینجا خونه ی من نیست
+ت از این ب بعد پیش من میمونی (با داد)
با چشمای که با حاله ای از اشک پوشیده شده بود نگاهش کردم
که اومد نزدیک و بغلم کرد
+عصبی شدم بیخشید اما تو باید پیش من بمونی
-چی از جون من میخای
+خودتو میخام میخام عاشقم باشی من دوست دارم از همون روز که وارد مدرسه شدی دوست داشتم
(فلش بک)
ویو ات سریع بیدار شدم و اماده کردم
اصلا نمیخاستم روز اول مدرسه دیر برسم راه افتادم به سمت مدرسه
سرم پایین بود و داشتم میرفتم که یهو ب یکی خوردم سرم رو که اوردم بالا
-توی ذهنش(چقدر خوشگله)
+توی ذهنش(چه دختر قشنگیه )
حدود ۳مین داشتیم به هم نگاه میکردیم انگار نمیتونستیم نگاهمونو از روی هم برداریم
که یهو خودمو جمع و جور کردم و گفتم:
-ببخشید حواسم نبود
+نه نه اشکالی نداره منم حواسم نبود
دوباره گفتم ببخشید و از کنارش رد شدم
نمیدونم چرا ولی قلبم داشتم تند تند میزد
(پایان فلش بک)
....ادامه دارد
شرط
لایک:۳۵
کامنت:۲۵
#فیک #تهیونگ #بی_تی_اس
۷۱.۵k
۱۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.