دلم میخواد خودم را بردارم و ببرم به یک آبادی ناشناخته ...
دلم میخواد خودم را بردارم و ببرم به یک آبادی ناشناخته ...جایی که نه کسی را بشناسم نه کسی مرا بشناسد ..!جایی که غریبه باشم نگران حرف های مردم هم نمیشوم ...اصلا مردم سرکارشان با غریبه ها نیست .. با آشنا هاست...چون شناخت انسانو توانمند میکنه ..
اگر هیچوقت آشنایت نمیشدیم توانایی رها و ترک کردنم را نداشتی ...!دل و جرات له کردنم را به خودت نمیدادی چون آن هنگام نمیدانستی واکنشم چه خواهد بود و ترسی به دل داشتی ..!
بهتر که فکر میکنم میبینم غریبه بودن زیاد هم چیز بدی نیست ....
اگر هیچوقت آشنایت نمیشدیم توانایی رها و ترک کردنم را نداشتی ...!دل و جرات له کردنم را به خودت نمیدادی چون آن هنگام نمیدانستی واکنشم چه خواهد بود و ترسی به دل داشتی ..!
بهتر که فکر میکنم میبینم غریبه بودن زیاد هم چیز بدی نیست ....
۳.۰k
۱۰ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.