سناریو کوتاه ✨🍷
جوانان خام هستن..اما این جمله به این معنا نیست که تحت فشار قرار نمی گیرن...
کیم تهیونگ...
جوان بیست و دو ساله ای بیش نبود...
اون دلش رو به آخرین دختر ژنرال ارشد ارتش فرانسه داده بود...
در عمارت ژنرال حاضر شد......
_آقای کیم،من پیشنهاد شما رو قبول می کنم...
+و..واقعا؟!..
شادی توی صورتش موج می زد...کم مونده بود فریاد بکشه...سختگیری ژنرال در سطحی عمیق سهمگین بود و قبول درخواست ازدواج با دخترش غیرقابل باور بود...!
_بله...به افتخار این مناسبت..!
ژنرال جامش رو بالا می بره...اما تهیونگ هیچ علاقه ای به نوشیدن مشروبات نداره...ناچار جامش رو بالا میاره...
_به سلامتی..
+به سلامتی..
می نوشه...ژنرال یکی یکی پیک ها رو توی جام تهیونگ خالی می کنه...تهیونگ جوان دلش نمی خواست درخواست پدرزن آینده اش رو رد کنه...جرعه جرعه جامها رو سر می کشه......
چشمهاش سیاهی میرن و سرش روی میز میفته..جام از دستش روی زمین میفته... همزمان با صدای شکستن جام بلورین..آخرین نفسش رو می کشه...
اون دختر هم به تهیونگ علاقه داشت...و این عشق دوطرفه..تا ابد ما فرجام موند!...
#shortscenarios_by_myj
کیم تهیونگ...
جوان بیست و دو ساله ای بیش نبود...
اون دلش رو به آخرین دختر ژنرال ارشد ارتش فرانسه داده بود...
در عمارت ژنرال حاضر شد......
_آقای کیم،من پیشنهاد شما رو قبول می کنم...
+و..واقعا؟!..
شادی توی صورتش موج می زد...کم مونده بود فریاد بکشه...سختگیری ژنرال در سطحی عمیق سهمگین بود و قبول درخواست ازدواج با دخترش غیرقابل باور بود...!
_بله...به افتخار این مناسبت..!
ژنرال جامش رو بالا می بره...اما تهیونگ هیچ علاقه ای به نوشیدن مشروبات نداره...ناچار جامش رو بالا میاره...
_به سلامتی..
+به سلامتی..
می نوشه...ژنرال یکی یکی پیک ها رو توی جام تهیونگ خالی می کنه...تهیونگ جوان دلش نمی خواست درخواست پدرزن آینده اش رو رد کنه...جرعه جرعه جامها رو سر می کشه......
چشمهاش سیاهی میرن و سرش روی میز میفته..جام از دستش روی زمین میفته... همزمان با صدای شکستن جام بلورین..آخرین نفسش رو می کشه...
اون دختر هم به تهیونگ علاقه داشت...و این عشق دوطرفه..تا ابد ما فرجام موند!...
#shortscenarios_by_myj
۱۵.۵k
۱۹ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.