KIM Taehyung پارت 1

منه عجیب ****

ات:مامان بابا میخوام یه چیزی بگم
م/ت (مادر ات): جانم؟
پ/ت(پدر ات): بگو بابا جان:

ات: خب ببینید یادتونه برای تحصیل تو کره ازمون دادم همین فردا باید برم پس___
م/ت :من مخالفتی ندارم دخترم
پ/ت: منم همینطور ولی سوغاتی برامون بیاری ها
ات: چشمم (میرم شوهر میارم جونم-_-)
ویو ات

(اوففف خداروشکر بابا قبول کرد .حالا برم چمدونمو جمع کنم .داشتم چمدونمو جمع میکردم که چشمم به قاب عکس اعضا روی دیوار افتاد. یعنی میتونم اینو با خودم ببرمش؟) پایان ویو

فردا صبح *
با الارم گوشیم بیدار شدم (خلاصه که ات همچی رو برداشت و پدر مادرش رفت فرودگاه و بعد 2 ساعت سوار هواپیما شدو چند ساعت بعد رسید کره) پایان ویو صبح


تو خماری بمونید تا پارت بعدی «««««»»»»»