پارت: ۴
پارت: ۴
عاشقانه ای برای تو
تهیونگ : فقط همین بست نیست به همین خیال نباش و بعد رفت سمت یک کمد و از توش یک میله ی شکل دار که نوشته مجرم بود در آورد و با فندکی داغش کرد و همینطور که سمتم میومد
ا/ت : تا ۱۰ روز تو برده این خونه ای و کوچک ترین خراب کاری ۱۰۰ ضربه شلاق هست
و بعد یک دفعه اون میله رو روی سینم از روی لباس چسبوند و ...
تهیونگ: کنار کار درسم میخونی
ا/ت:*جیغ*
۱ ساعت بعد :
بابا
تهیونگ: و در زمن از این به بعد ارباب صدام میزنی.
ا/ت: امروز گفتید میتونی بری خونه یونجی میشه برم
تهیونگ:اما...... باشه برو اما ۱ ساعت دیگه خونه باش.
ا/ت: باشه اما تنها برم
تهیونگ: یک برده تنها میره بدون بادیگارد
ا/ت : باشه
(بچه ها استایل ا/ت را میزارم )
ا/ت: سلام یونجی
یونجی :چرا نیومدی خونمون
ا/ت :چون فعلا میخوام درباره چیزی صحبت کنم که کسی نباید بشنوه
یونجی :اوک بگو
ا/ت: اون روز تقلب چی شد
یونچی :میخوای بدونی
ا/ت: اهوم
از زبان یونجی
فلش بک ۳ ماه قبل :
سلا.....م
حرف تو دهنم ماسید جیمین (استاد) اینجا بود و دور تا دور خونه هم بادیگارد بود
جونگ کوک: پس تقلب میرسونی به ا/ت (پوزخند )
یونجی: اما بابا فقط این......
جیمین :فقط این بار بود ؟ مطمئنی سال پیش چی؟
جونگ کوک :آقای پارک جیمین ممنون از اطلاعتون خودم رسیدگی میکنم
یونجی :بابا میشه لاقل امانتی ا/ت رو بدم
جونگ کوک: باشه
عاشقانه ای برای تو
تهیونگ : فقط همین بست نیست به همین خیال نباش و بعد رفت سمت یک کمد و از توش یک میله ی شکل دار که نوشته مجرم بود در آورد و با فندکی داغش کرد و همینطور که سمتم میومد
ا/ت : تا ۱۰ روز تو برده این خونه ای و کوچک ترین خراب کاری ۱۰۰ ضربه شلاق هست
و بعد یک دفعه اون میله رو روی سینم از روی لباس چسبوند و ...
تهیونگ: کنار کار درسم میخونی
ا/ت:*جیغ*
۱ ساعت بعد :
بابا
تهیونگ: و در زمن از این به بعد ارباب صدام میزنی.
ا/ت: امروز گفتید میتونی بری خونه یونجی میشه برم
تهیونگ:اما...... باشه برو اما ۱ ساعت دیگه خونه باش.
ا/ت: باشه اما تنها برم
تهیونگ: یک برده تنها میره بدون بادیگارد
ا/ت : باشه
(بچه ها استایل ا/ت را میزارم )
ا/ت: سلام یونجی
یونجی :چرا نیومدی خونمون
ا/ت :چون فعلا میخوام درباره چیزی صحبت کنم که کسی نباید بشنوه
یونجی :اوک بگو
ا/ت: اون روز تقلب چی شد
یونچی :میخوای بدونی
ا/ت: اهوم
از زبان یونجی
فلش بک ۳ ماه قبل :
سلا.....م
حرف تو دهنم ماسید جیمین (استاد) اینجا بود و دور تا دور خونه هم بادیگارد بود
جونگ کوک: پس تقلب میرسونی به ا/ت (پوزخند )
یونجی: اما بابا فقط این......
جیمین :فقط این بار بود ؟ مطمئنی سال پیش چی؟
جونگ کوک :آقای پارک جیمین ممنون از اطلاعتون خودم رسیدگی میکنم
یونجی :بابا میشه لاقل امانتی ا/ت رو بدم
جونگ کوک: باشه
۷.۱k
۲۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.