رزی از اولم معلوم بود من وتو به درد هم نمی خوریم..تو بهم
رزی_از اولم معلوم بود من وتو به درد هم نمی خوریم..تو بهم دروغ گفتیم
تا حالا خیلی ها بهم گفته بودن منو رزی به درد هم نمی خوریم ولی هیچ وقت از رزی توقع نداشتم این حرف رو بهم بزنه
با نگاهی که مطمعنم هیچ وقت ازم ندیده بود نگاهش کردم و داد زدم _چی گفتی
رزی_گفتم منو تو به درد هم نمی خوریم
کنتر خودمو از دست دادم بلند شدم رفتم سمتش عقب رفت که خورد به دیوار رفتم جلوش واستادم
اندفعه اروم گفتم_ چی گفتی
رزی_گفتم ما ب.....
که نذاشتم ادامه بده لبام رو مهکم به لباش کوبیدم و با حرص می بوسیدم مک میزدم بعد از اینکه نفس کم اوردم خودم عقب کشیدم
_چی گفتی
رزی_منو تو به درد ه.....
دوباره مشغول بوسیدن شدم متوجه شدم دوباره داره گریه میکنه
سرم عقب بردم
_چی گفتی
رزی _گفتم منو تو
پریدم وسط حرفش
_این چیزی نیست که می خوام بشنوم بیبی
و بعد دوباره مشغول بوسیدنش شدم
دست از بوسیدنش برداشتم چونشو گرفتم سرشو بالا اوردم
_بزار یه چیزی رو برات روش کنم....تو مال منی اونم برای همیشه...تاروزی که بخوای بمیری(خدا نکنه ...نفهم)
وبعد رفتم سمت گردنش
گاز میگرفتم می بوسیدم مک میزدم که مطمعنم جاش کبود میشه وقتی خسته شدم کنار کشیدم
_اینم مهر مالکیتت
گریش شدت گرفت وخودش رو پرت کرد تو بغلم
_یک بار دیگه از این حرفا بزنی ...مجبور میشم یک جور دیگه بهت حالی کنم که مال منی 🔞🔞😈😈.....فهمیدی
خودش رو از بغلم بیرون کشید سرش رو تکون داد
_صدات رو نشنیدم
رزی_فهمیدم جیمین
_جیمین جمله ای نیست که قرار بود بشنوم
با چشای اشکیش بهم نگاه کرد گفت
رزی_فهمیدم ددی
بغلش کردم گفتم_این شد یه چیزی
پایان
کامنت یادتون نره💋💋
تا حالا خیلی ها بهم گفته بودن منو رزی به درد هم نمی خوریم ولی هیچ وقت از رزی توقع نداشتم این حرف رو بهم بزنه
با نگاهی که مطمعنم هیچ وقت ازم ندیده بود نگاهش کردم و داد زدم _چی گفتی
رزی_گفتم منو تو به درد هم نمی خوریم
کنتر خودمو از دست دادم بلند شدم رفتم سمتش عقب رفت که خورد به دیوار رفتم جلوش واستادم
اندفعه اروم گفتم_ چی گفتی
رزی_گفتم ما ب.....
که نذاشتم ادامه بده لبام رو مهکم به لباش کوبیدم و با حرص می بوسیدم مک میزدم بعد از اینکه نفس کم اوردم خودم عقب کشیدم
_چی گفتی
رزی_منو تو به درد ه.....
دوباره مشغول بوسیدن شدم متوجه شدم دوباره داره گریه میکنه
سرم عقب بردم
_چی گفتی
رزی _گفتم منو تو
پریدم وسط حرفش
_این چیزی نیست که می خوام بشنوم بیبی
و بعد دوباره مشغول بوسیدنش شدم
دست از بوسیدنش برداشتم چونشو گرفتم سرشو بالا اوردم
_بزار یه چیزی رو برات روش کنم....تو مال منی اونم برای همیشه...تاروزی که بخوای بمیری(خدا نکنه ...نفهم)
وبعد رفتم سمت گردنش
گاز میگرفتم می بوسیدم مک میزدم که مطمعنم جاش کبود میشه وقتی خسته شدم کنار کشیدم
_اینم مهر مالکیتت
گریش شدت گرفت وخودش رو پرت کرد تو بغلم
_یک بار دیگه از این حرفا بزنی ...مجبور میشم یک جور دیگه بهت حالی کنم که مال منی 🔞🔞😈😈.....فهمیدی
خودش رو از بغلم بیرون کشید سرش رو تکون داد
_صدات رو نشنیدم
رزی_فهمیدم جیمین
_جیمین جمله ای نیست که قرار بود بشنوم
با چشای اشکیش بهم نگاه کرد گفت
رزی_فهمیدم ددی
بغلش کردم گفتم_این شد یه چیزی
پایان
کامنت یادتون نره💋💋
۱۹.۴k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.