سناریو: جادوی شکوه
سناریو: جادوی شکوه
پارت 81
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*شب*
یومه: خب... بریم اونجا نشسته
ایتسومی: هوم
*رفتم سمت خونه که مادر نیک هم همونجا منتظر نشسته بود*
مادر نیک: هه.. بنظرت دیر نیست... مهمونم که با خودت اوردی.. چیه اوردی زمان بخری نکشمت.. اون هیچ تاثیری نداره
یومه: عوم... جالبه
مادر نیک: در اوردن شمشیر و حمله کردن*
نیک:*پریدن جلو یومه* وایستا!
مادر نیک:*ایستادن* از سر راه برو کنار...
نیک: نه
مادر نیک: گفتم برو کنار
نیک: نمیرم!
ایتسومی:*رفتن و کشتن خدمتکارا*
یومه:*رفتن پشت مادر نیک*.. تیغه ساکو.....
یاماتو«پدر یومه»:*فرو کردن شمشیر تو بدن یومه*.. میبینم پیشرفت کردی
یومه:*خون بالا اوردن* ن.. نانی؟
نیک: ها؟.. یاماتو..
مادرنیک:*خنده *... همف.. البته به موقع برای جبران این چندسال با من ازدواج کرد و تا مهبتش نصیب بچه هام شه و نسل ما..
ایتسومی: تچ.. خراب شد💢
نیک: تمومش کن هرزه!
مادر نیک: هوم.. باشه*قطع کردن دست نیک*
نیک:*افتادن زمین*..*فریاد*
ایتسومی:*در اوردن چاقو و حمله کردن به مادر نیک و فرو کردنش تو گلوش*... هه.. بلاخره
یاماتو:*خنده*... اگه نمیمردین دوستای خوبی میشدین..*ریسمان شیطان*
*ریسه های قرمز و تیز ظاهر میشن و نیک و ایتسومی رو به دیوار میکوبن که باعث میشه بدنشون زخم شه*
یومه: تمه! 💢.. بس کن
یاماتو:*فشار دادن شمشیر به داخل یدن یومه* خفه
یومه:*خون بالا اوردن*.. تمه
ریوشی: از پشت درختا میاد بیرون * شکار..*حمله کردن به یاماتو وقطع کردن دستش*
یاماتو: تچ... عوضی.. تو از کجا پیدات شد..
یومه: ریو.. شی!*تعجب*
ایتسومی: هه.. چه به موقع
نیک: اون کیه...
ایتسومی:...*-* تو این موقعیت سواله میپرسی
نیک:.. مگه چی میشه
ایتسومی: هیچ.. منطقت فقط
یومه:*در اوردن شمشیر از داخل بدنش*
فرشته درمان*... همف..*رو به ریوشی* اینجا چیکار میکنی...
ریوشی: گذرا.. دیدمتون
یومه: هوم..
نیک: یه دستی برسونی بد نمیشه 눈_눈
یومه: من ک نمیتونـ..
*نا پدید شدن ریسه ها*
ایتسومی: هوم.. چیشد؟
یومه:*نگاه کردن به پشت سرم*.. هه رفت..
نیک: مرتیکه عوضی
یومه:*رفتن پیش ایتسومی و نیک*
فرشته درمان* درمان کردنشون*.. مرسی^^*بغل کردنشون*
ایتسومی:*لبخند *
نیک: هه.. حالا اعتماد داری
یومه:*خنده *... داشتم میدونستم میای.. عا.. راستی *رفتن و بغل کردن ریوشی* ممنون^^
ریوشی: ها!؟.. خواهش میکنم........... ^^
ادامه دارد...
پارت 81
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*شب*
یومه: خب... بریم اونجا نشسته
ایتسومی: هوم
*رفتم سمت خونه که مادر نیک هم همونجا منتظر نشسته بود*
مادر نیک: هه.. بنظرت دیر نیست... مهمونم که با خودت اوردی.. چیه اوردی زمان بخری نکشمت.. اون هیچ تاثیری نداره
یومه: عوم... جالبه
مادر نیک: در اوردن شمشیر و حمله کردن*
نیک:*پریدن جلو یومه* وایستا!
مادر نیک:*ایستادن* از سر راه برو کنار...
نیک: نه
مادر نیک: گفتم برو کنار
نیک: نمیرم!
ایتسومی:*رفتن و کشتن خدمتکارا*
یومه:*رفتن پشت مادر نیک*.. تیغه ساکو.....
یاماتو«پدر یومه»:*فرو کردن شمشیر تو بدن یومه*.. میبینم پیشرفت کردی
یومه:*خون بالا اوردن* ن.. نانی؟
نیک: ها؟.. یاماتو..
مادرنیک:*خنده *... همف.. البته به موقع برای جبران این چندسال با من ازدواج کرد و تا مهبتش نصیب بچه هام شه و نسل ما..
ایتسومی: تچ.. خراب شد💢
نیک: تمومش کن هرزه!
مادر نیک: هوم.. باشه*قطع کردن دست نیک*
نیک:*افتادن زمین*..*فریاد*
ایتسومی:*در اوردن چاقو و حمله کردن به مادر نیک و فرو کردنش تو گلوش*... هه.. بلاخره
یاماتو:*خنده*... اگه نمیمردین دوستای خوبی میشدین..*ریسمان شیطان*
*ریسه های قرمز و تیز ظاهر میشن و نیک و ایتسومی رو به دیوار میکوبن که باعث میشه بدنشون زخم شه*
یومه: تمه! 💢.. بس کن
یاماتو:*فشار دادن شمشیر به داخل یدن یومه* خفه
یومه:*خون بالا اوردن*.. تمه
ریوشی: از پشت درختا میاد بیرون * شکار..*حمله کردن به یاماتو وقطع کردن دستش*
یاماتو: تچ... عوضی.. تو از کجا پیدات شد..
یومه: ریو.. شی!*تعجب*
ایتسومی: هه.. چه به موقع
نیک: اون کیه...
ایتسومی:...*-* تو این موقعیت سواله میپرسی
نیک:.. مگه چی میشه
ایتسومی: هیچ.. منطقت فقط
یومه:*در اوردن شمشیر از داخل بدنش*
فرشته درمان*... همف..*رو به ریوشی* اینجا چیکار میکنی...
ریوشی: گذرا.. دیدمتون
یومه: هوم..
نیک: یه دستی برسونی بد نمیشه 눈_눈
یومه: من ک نمیتونـ..
*نا پدید شدن ریسه ها*
ایتسومی: هوم.. چیشد؟
یومه:*نگاه کردن به پشت سرم*.. هه رفت..
نیک: مرتیکه عوضی
یومه:*رفتن پیش ایتسومی و نیک*
فرشته درمان* درمان کردنشون*.. مرسی^^*بغل کردنشون*
ایتسومی:*لبخند *
نیک: هه.. حالا اعتماد داری
یومه:*خنده *... داشتم میدونستم میای.. عا.. راستی *رفتن و بغل کردن ریوشی* ممنون^^
ریوشی: ها!؟.. خواهش میکنم........... ^^
ادامه دارد...
۸۲۳
۲۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.