پارت ۳۱ : دکل مخابراتی

پارت ۳۱ : دکل مخابراتی
آقا هنتایه بخدا اگه گزارش کنی با کله میام تو ماتهت مبارکت 😊🔪
🚫🚫🔞🔞
_ چیبی هیچ میدونی نزدیک یکی دو هفته هست دخلت نیاوردم اگه الان بخوام بکنمت با دو سه راند آروم نمیشم؟
+ نردبون
_ پشمام لقب جدید گرفتم :/
+ خب اگه راضی نیستی میتونم بهت بگم مارمولک یا سوسک یا عباس آقا یا__
_ چرا هرچی میره جلوتر وضع خراب تر میشه
+ دیگه دیگه میخوای بهت بگم بانداژو؟
_ چویا الان خودم دار میزنما
+ خب همون نردبان خوبه؟
_ نوچ * در آوردن لباساش *
+ خب چی بگم که قشنگ به قد و بالات بخوره 🤔
_ هیچی میتونی وقتی داشتم میکردم توت بهش فکر کنی چطوره؟
+ فکر کنم بد نباشه * عوض کردن جاشون *
_ چیبی گرگ شدیا نمیزاری کارم بکنم
+ چیه یه بیبی ای میخواستی که بگی برین برینه بگی بده بده * باز کردن دکمه های دازای *
_ نه من یه بیبی دارم نیاز نیست
+ هوم جواب خوبی بود * تو این فاصله کاملا لباسای دازای درآورد *
+ خب خسته شدم دیگه حال ندارم هر غلطی میخوای بکنی بکن °^°
_ چقدر که حال میده تسلیم میشیا
_ خب چیبی باید انگار به خاطر لقب جدیدی که دادی بهم ازت تشکر کنم * با یه ضربه کرد تو چویا *
+ وحشیییییی
_ بهت گفتم که *^*
+ تف تو روت چرا بهم چسبید؟
_ نمیدونم از خودت بپرس * دوستان ماموریت بچه داری شروع شد *
_ یه توضیح میخوام
+ ؟؟؟
_ چرا انقدر داغه داخلت؟
+ کرم داری T_T
_ آره
+ اوساما یه کاری نکن یه طوری بزنمت که یکی از من بخوری یکی از در و دیوار
_ اوه اوه چیبیکو وحشی شد * ادامه دادن *
+ تف..آه..تو..روتتتتت
_ پوزخند پیروز مندانه ای زد
+ آه..اوساما
_ نشد *^*
+ هاه..باو.ر..آه..کن..میگیرم..جرت
_ بوسیدمش چون اگر وحشی میشد خدام نمیتونست جلوش بگیره * سرعت دادن*
+اومممم
_ با لرزش ریزی کرد فهمیدم داره میاد
+ هاااااه ...
_ نگو که خسته شدی
+ کی گفته؟
_ خب ولی من خسته شدم نمیخوای یه حالی بهم بدی *^*
+ عجبااا خب لشت جمع کن بتونم تکون بخورم یه جوری چهارچنگولی گرفتی انگار میخوام فرار کنم
_ عه راست میگیا
+ ددی میام تو کونتاا
_ باشه بابا * ولو شدن *
+ آخیش انگار یه بار ۳۰۰ کیلویی از روم برداشتن
_ بهم بر خورد
+ منم گفتم که بر بخوره
_ چیبی چطور دلت میاد؟ بیشو__
+ کردن سر دیک دازای تو دهنش
_ الان مثلا حرفم سانسو__
+ دندون زدن
+ خفه میمیری؟
_ باشه باشه پرنسس خانوم
+ کردن کل دیک دازای تو دهنش
_ اومم
+ سرعت دادن
_ چی..بی..آه..آروم..باشششش
_ اومد
+ قورت دادن
+ تسلیمی؟
_ خدایا تا حالا تو عمرم تسلیم نشده بودمممم
+ خب خوبه 😀
_ میشه بوسم کنی چویا؟
+ باوشه * بوسیدنش *
_ اوممم خوبه واقعا خوشمزس
+ اوساماااااا
_ کرم داری
+ باشه بابا ددی
_ جانمممم
+ گشادیم میاد حال ندارم برم حموم چه تدبیری اندیشه میکنی؟
_ غیر مستقیم داری میگی ببرمت حموم؟
+ آفرین ددی
_ باشه بابا بیا بریم * بغل کردنش *
+ عرررررر
_ چیه؟
+ دکل مخابراتی کمرم درد میکنه
_ بازم لقب جدید؟
+ عادت کن
_ باشه

پایان _ مرسی لایک میکنی 😁❤🧡