«عشق نافرجام من»

«پارت ۳۸»

یونا:من خوشم نیومدااا
جیسو :قرار نیست که تو خوشت بیاد ما میبینیم
یونا:جیسوووووووو
جیسو:زهرمار
خب بریم برا پیدا کردن کت و دامن
یونا:نوموخوام
جیسو:حرف نزن
یونا:اینو خودم انتخاب میکنم
جیسو:اگه خوب باشه
یونا:این چطوره
جیسو:نهههه خیلی زنونس
یونا:خب مگه من چیم؟؟
جیسو:یه دختر بچه غرغرو و لجباز
یونا:خدااااااا اصن من دیگه انتخاب نمیکنم.
جیسو:بهتر
یونا:🥺🥺
جیسو:یه مشکلی هست
یونا:چیه؟؟
جیسو:باید کفش پاشنه بلند بپوشی
یونا:نههههههه
جیسو:پاشنش خیلی کم باشه
یونا:وای خدااا
جیسو:دیگه اینو پرو نکن حتما بهت میاد
یونا:بله چشم حتما😑😒

(توی راه)
جیسو:یادت باشه موهاتو باز بزاری
یونا:نهههه میخوام دم اسبی ببندم
جیسو:سسسس وقتی میگم باز بزار باید بزاری
راستی قرارت با جونگ سوک کی هس؟؟
یونا:چهارشنبه(دو روز بعد)
جیسو:فرداشم با خواستگاری اوپاته
یونا:بله دیگه😒
جیسو:میگم تو این مدت جونگ سوک عاشقت نشده؟؟
یونا:نه بابا چه عاشق شدنی اون همه دخترو بزار بیاد عاشق من بی اعصاب بشه
جیسو:راس میگی!
یونا:بی ادب


(تو خونه)
×:رفتین خرید
یونا:بله
میخوام برم بخوام
×:ساعت هشته هاااااااااااااااااااااا
یونا:فردا باید از ساعت ۶پاشم
×:واااااااا
یونا:من رفتم