پارت 26 روزی که با تو آشنا شدم
پارت 26 روزی که با تو آشنا شدم
ویو ا/ت
از خواب بیدار شدم رفتم پایین غذا خوردم بعد ورزش کردم شد ساعت 1 سری رفتم لباس پوشیدم (عکس میزارم )
با ماشینم حرکت کردم سمت کمپانی رفتم داخل
اهنگ جدیدمو برام منتشر کردن بعد رفتم سراغ اهنگ جدید نصف اهنگ رو درست کردم و کل دنسشو هم درست کردم که شد ساعت 5 نیم
خیلی خسته بودم رفتم خونه یک ساعت خوابیدم بعد لیا بهم زنگ زد
مکالمهی ا/ت و لیا
_ بنال
لیا. خواب بودی
_ اره
لیا. بیدارت کردم
_ اره
لیا. کار خوبی کردم
_ بنال
لیا. یه چیزی فهمیدم اگر بفهمی سکته میکنی
_ شوخی
لیا. نه سوهو هم نمیدونه
_ پاشو سوهو رو بگیر بایین خونه ما
لیا. بابات هست زشته
_ بابام رفته مسافرت
لیا. اوکی الان با سوهو میام
_ اوکی بای
لیا. بای
ویو ا/ت
سری بلند شدم رفتم دستشویی کارای مربوط رو انجام دادم کلی خوراکی سفارش دادم
بعد به لباس راحت پوشیدم به آجوما هم گفتم
بعد چند دقیقه لیا و سوهو امدن نشستیم روی مبل
_ خوب
لیا. خوب زهرمار
سوهو. لیا یه خبر داشتی
لیا. اره
_ خوب بگو
لیا. اون دختره ماریا بود هرزه بود سال آخر مدرسه باهامون بود بعد منو اون باهم دعوا میکردیم
ا/ت و سوهو. خوب
لیا. دختر حامله شده نمیدونه بچه از کی هست
_ شوخی میکنی
لیا. نه بخدا
سوهو. تو از کجا میدونی
لیا. چند وقت پیشا رفته بودم بار که دوستمو ببرم خونشون بعد یکی از کارمندای اون بار دوستم بود اون بهم گفت
_ واقعا در این حد هرزه ی
لیا. اره
سوهو. اینکه چیزی نیست من شنیدم کارن همون پسره که سال اخر باهامون بود با ماریا رابطه داشته
_ منم شنیدم که اون دختر قلدره بود که اسمش رانیل بود اونم الان دو باره کنکور رو افتاده دیده نمیتونه قبول بشه رفته بار نیاز های پسر هارو اوکی میکنه
لیا. خدایی چرا دنیا اینطوری شده
سوهو. منم مثل تو تو شکم
_ نمیدونم چی بگم
لیا. مشروب نداری
_ نه تموم شد
سوهو. سفارش بده
_ اوکی
ویو ا/ت
زنگ زدم و 3 تا شیشه مشروب و 7 پاکت سیگار سفارش دادم
_ خوب راستی میخواستم یه چیزی بگم
سوهو. بگو
_ میدونستین سارا همون دختر که پدرش اذیتش میکرد برای نمره
لیا. خوب
_ مامان باباش جدا شدن دختر راحت شد
سوهو. خدا رو شکر
لیا. دختر راحت شد
_ ارع
ویو ا/ت
با بچه ها مشروب خوردیم سیگار هم کشیدیم بعد رفتن دیگه شد ساعت 11 منم روتینمو انجام دادم و رفتم خوابیدم
ویو ا/ت
از خواب بیدار شدم رفتم پایین غذا خوردم بعد ورزش کردم شد ساعت 1 سری رفتم لباس پوشیدم (عکس میزارم )
با ماشینم حرکت کردم سمت کمپانی رفتم داخل
اهنگ جدیدمو برام منتشر کردن بعد رفتم سراغ اهنگ جدید نصف اهنگ رو درست کردم و کل دنسشو هم درست کردم که شد ساعت 5 نیم
خیلی خسته بودم رفتم خونه یک ساعت خوابیدم بعد لیا بهم زنگ زد
مکالمهی ا/ت و لیا
_ بنال
لیا. خواب بودی
_ اره
لیا. بیدارت کردم
_ اره
لیا. کار خوبی کردم
_ بنال
لیا. یه چیزی فهمیدم اگر بفهمی سکته میکنی
_ شوخی
لیا. نه سوهو هم نمیدونه
_ پاشو سوهو رو بگیر بایین خونه ما
لیا. بابات هست زشته
_ بابام رفته مسافرت
لیا. اوکی الان با سوهو میام
_ اوکی بای
لیا. بای
ویو ا/ت
سری بلند شدم رفتم دستشویی کارای مربوط رو انجام دادم کلی خوراکی سفارش دادم
بعد به لباس راحت پوشیدم به آجوما هم گفتم
بعد چند دقیقه لیا و سوهو امدن نشستیم روی مبل
_ خوب
لیا. خوب زهرمار
سوهو. لیا یه خبر داشتی
لیا. اره
_ خوب بگو
لیا. اون دختره ماریا بود هرزه بود سال آخر مدرسه باهامون بود بعد منو اون باهم دعوا میکردیم
ا/ت و سوهو. خوب
لیا. دختر حامله شده نمیدونه بچه از کی هست
_ شوخی میکنی
لیا. نه بخدا
سوهو. تو از کجا میدونی
لیا. چند وقت پیشا رفته بودم بار که دوستمو ببرم خونشون بعد یکی از کارمندای اون بار دوستم بود اون بهم گفت
_ واقعا در این حد هرزه ی
لیا. اره
سوهو. اینکه چیزی نیست من شنیدم کارن همون پسره که سال اخر باهامون بود با ماریا رابطه داشته
_ منم شنیدم که اون دختر قلدره بود که اسمش رانیل بود اونم الان دو باره کنکور رو افتاده دیده نمیتونه قبول بشه رفته بار نیاز های پسر هارو اوکی میکنه
لیا. خدایی چرا دنیا اینطوری شده
سوهو. منم مثل تو تو شکم
_ نمیدونم چی بگم
لیا. مشروب نداری
_ نه تموم شد
سوهو. سفارش بده
_ اوکی
ویو ا/ت
زنگ زدم و 3 تا شیشه مشروب و 7 پاکت سیگار سفارش دادم
_ خوب راستی میخواستم یه چیزی بگم
سوهو. بگو
_ میدونستین سارا همون دختر که پدرش اذیتش میکرد برای نمره
لیا. خوب
_ مامان باباش جدا شدن دختر راحت شد
سوهو. خدا رو شکر
لیا. دختر راحت شد
_ ارع
ویو ا/ت
با بچه ها مشروب خوردیم سیگار هم کشیدیم بعد رفتن دیگه شد ساعت 11 منم روتینمو انجام دادم و رفتم خوابیدم
۳.۰k
۱۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.