عشق قدیمی p4
شمع هارو فوت کردم و همه برام دست زدن(شمع ها عددی نیست یکی یکی)بعدش کیک رو بریدم و یکمشو خوردم رفتم سر یکی از میز ها و یکم نوشیدنی خوردم که یورا امد
یورا:مزاحمت ک نشدم(لبخند)
جنی:نه امممم تهیونگ کجاست
یورا:اونجا پیش داداشت
نگا کردم جیهوپ داره با سه تا دختر لاس میزنه تهیونگ هم همینجوری نگاش میکرد واقعا خندم گرفت
ویو تهیونگ
با یورا بودم ک جیهوپ امد پیشم گفت بیا بریم اونور منم یورا رو بوسیدم و رفتم همین جور در حال چرت پرت گفتن بودیم ک سه تا دختر امدن پیشمون جیهوپ هم دستش درد نکنه هیچ ک پسشون نزد داشت لاس میزد یکیشون امد طرفم دستشو انداخت دور گردنم ولی پسش زدم رفت پیش جیهوپ
ویو جنی
با یورا داشتیم نوشیدنی میخوردیم ک گفت
یورا:اممممممم یه سوال اگه ناراحت یا عصبی شدی اصلا جواب نده
جنی:نه اصلا بگو
یورا:چند ماه با تهیونگ بودی
جنی:سه سال
یورا:چییییی سه سال
جنی:اهوم شما قدره با همین
یورا:یه سال پس چطور از هم جدا شدین
جنی:بهم خیانت کرد
یورا:وای اگه اون موقع ک شما باهم بودیم منم باهاش بودم یعنی ب تو خیانت کرده
جنی:(نصفحرفشو قط کردم)نه نه ما ی سال بیشتر ک کات کردیم
یورا:خب چجوری فهمیدی داره خیانت میکنه
جنی:یکه ی پیام فرستاد گفت ک برم ی بار منم رفتم دیدم تهیونگ و یه دختر دارن میرن توی اتاق رفتن و منم پشت سرشون رفتم درو باز کردم دیدم دارن لباس همدیگرو در میارن تهیونگ متوجه من شد حتی گفت بهت یاد ندادن اول در بزنی بعدشم دیگه ن امد دنبالم ن دیگه دیدمش
یورا:واقعا خیلی ناراحت شدم
بغض داشت خفم میکرد کل لیوان رو سر کشیدم
ویو نویسنده
جنی و یورا خیلی مست کرده بودن
جنی:شما با هم رابطه هم داشتین (همه حرفاشون بالحن مستی)
یورا:نه نزاشتم
جنی:آفرین رابطه قبل ازدواج اصلا معنی نداره
یورا:شما چی رابطه داشتین
جنی:اممممم اره
یورا:شما سه سال باهم بودین رابطه داشتین ولی خیلی راحت ولت کرد میدونی چیه برو بهش بگو هی عوضی چرا منو ول کردی
جنی:ها اره راس میگی وایسا الان میرم بهش میگم
یورا:برو برو من پشتتم
جنی باهمون حال مستی دست تهیونگ رو گرفت و رفتم و یورا هم رفت پیش جیهوپ
جنی:هی عوضی مگه من چیکارت کرده بودم ها بگو چرا بهم خیانت کردی ها چرا
ته:حالا مستی بعدشم تو کی هستی ک بهت حساب پس بدم
جنی واقعا از این حرف دلش شکست و تهیونگم رفت پیش یورا اونم خیلی مست کرده بو اولین بار بود اونو اونجوری میدید جنی هم پشت سر تهیونگ رفت و تهیونگ رفت ک یورا رو بلند کنه
یورا:هی جنی بهش گفتی
جنی:اره گفتم گفت ب تو ربطی نداره
یورا:عاعا تهیونگ این چ حرفیه
ته:بیا بریم خونه بعدا حرف میزنیم
یورا:نه نه من باهات نمیام از کجا معلوم ب منم خیانت نکردی من پیش جنی میمونم
یورا جنی رو بغل میکنه
ویو جنی صب
چشام رو باز کردم با کسی ک دیدم اونم منو دید
یورا:مزاحمت ک نشدم(لبخند)
جنی:نه امممم تهیونگ کجاست
یورا:اونجا پیش داداشت
نگا کردم جیهوپ داره با سه تا دختر لاس میزنه تهیونگ هم همینجوری نگاش میکرد واقعا خندم گرفت
ویو تهیونگ
با یورا بودم ک جیهوپ امد پیشم گفت بیا بریم اونور منم یورا رو بوسیدم و رفتم همین جور در حال چرت پرت گفتن بودیم ک سه تا دختر امدن پیشمون جیهوپ هم دستش درد نکنه هیچ ک پسشون نزد داشت لاس میزد یکیشون امد طرفم دستشو انداخت دور گردنم ولی پسش زدم رفت پیش جیهوپ
ویو جنی
با یورا داشتیم نوشیدنی میخوردیم ک گفت
یورا:اممممممم یه سوال اگه ناراحت یا عصبی شدی اصلا جواب نده
جنی:نه اصلا بگو
یورا:چند ماه با تهیونگ بودی
جنی:سه سال
یورا:چییییی سه سال
جنی:اهوم شما قدره با همین
یورا:یه سال پس چطور از هم جدا شدین
جنی:بهم خیانت کرد
یورا:وای اگه اون موقع ک شما باهم بودیم منم باهاش بودم یعنی ب تو خیانت کرده
جنی:(نصفحرفشو قط کردم)نه نه ما ی سال بیشتر ک کات کردیم
یورا:خب چجوری فهمیدی داره خیانت میکنه
جنی:یکه ی پیام فرستاد گفت ک برم ی بار منم رفتم دیدم تهیونگ و یه دختر دارن میرن توی اتاق رفتن و منم پشت سرشون رفتم درو باز کردم دیدم دارن لباس همدیگرو در میارن تهیونگ متوجه من شد حتی گفت بهت یاد ندادن اول در بزنی بعدشم دیگه ن امد دنبالم ن دیگه دیدمش
یورا:واقعا خیلی ناراحت شدم
بغض داشت خفم میکرد کل لیوان رو سر کشیدم
ویو نویسنده
جنی و یورا خیلی مست کرده بودن
جنی:شما با هم رابطه هم داشتین (همه حرفاشون بالحن مستی)
یورا:نه نزاشتم
جنی:آفرین رابطه قبل ازدواج اصلا معنی نداره
یورا:شما چی رابطه داشتین
جنی:اممممم اره
یورا:شما سه سال باهم بودین رابطه داشتین ولی خیلی راحت ولت کرد میدونی چیه برو بهش بگو هی عوضی چرا منو ول کردی
جنی:ها اره راس میگی وایسا الان میرم بهش میگم
یورا:برو برو من پشتتم
جنی باهمون حال مستی دست تهیونگ رو گرفت و رفتم و یورا هم رفت پیش جیهوپ
جنی:هی عوضی مگه من چیکارت کرده بودم ها بگو چرا بهم خیانت کردی ها چرا
ته:حالا مستی بعدشم تو کی هستی ک بهت حساب پس بدم
جنی واقعا از این حرف دلش شکست و تهیونگم رفت پیش یورا اونم خیلی مست کرده بو اولین بار بود اونو اونجوری میدید جنی هم پشت سر تهیونگ رفت و تهیونگ رفت ک یورا رو بلند کنه
یورا:هی جنی بهش گفتی
جنی:اره گفتم گفت ب تو ربطی نداره
یورا:عاعا تهیونگ این چ حرفیه
ته:بیا بریم خونه بعدا حرف میزنیم
یورا:نه نه من باهات نمیام از کجا معلوم ب منم خیانت نکردی من پیش جنی میمونم
یورا جنی رو بغل میکنه
ویو جنی صب
چشام رو باز کردم با کسی ک دیدم اونم منو دید
۴.۸k
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.