𝓑𝓮𝓽𝓻𝓪𝔂𝓪𝓵

𝓟𝓪𝓻𝓽:𝓷𝓲𝓷𝓮
دست لینو گرفتم بدو بدو از اون کوچه اومدم بیرون رفتم عمارت
لینو: مامانی اونا کی بودن؟
رومو کردم بهش رو زانوهام خم شدم
ات: هرچی امروز دید فراموش کن باشه (لبخند)
لینو سرشو به نشونه مثبت تکون داد

[ویو سئون]
بازی تازه شروع شده کیم ات یه بلایی سرت بیارم که با پای خودت بیای سمتم
سئون: عکسارو گرفتی؟
&: بله قربان
سئون: جایی که بهش پول دادم چی؟
&: تک تک صحنه ها رو گرفتم
سئون: خوبه حالا تک تک اون عکسارو بفرس برای تهیونگ (پوزخند)

[ویو ات]
لینو رو فرستادم تو اتاقش ولی قضیه اون پاکت پول چی بود من احمق‌ چرا رفتم وای تهیونگ بفهمه منو میکشه

[ویو تهیونگ]
شرکت بودم داشتم به پرونده ها نگاه میکردم که یه پیامکی برام اومد
《پیامک: وقتی تو توی شرکتی داری کار میکنی زنت بغل منه همراه پسرت》
با عصبانیت از جام بلند شدم از شرکت خارج شدم وای ات اگه دستم بهت برسه کارت تمومه خیانت به من لعنتی مگه چی کم گذاشتم با مشو میزدم به فرمون ماشین چشام تار میدید ات کاری میکنم که برای یه روز دیدن پسرت به پام بیوفتی لعنتی رسیدم جلو در عمارت ماشین گذاشتم تو حیاط رفتم داخل عمارت بلند داد زدم
تهیونگ: ات (داد)

[ویو ات]
تو عمارت درحال گشت زنی بودم که در عمارت با شتاب محکمی باز شد
ات: ته... یونگ (بالکنت)
لینو رو دیدم داشت از طبقه بالا نگامون میکرد تهیونگ با سرعت اومد پیشم موهامو از پشت کشید
ات: ایی تهیونگ داری چیکار میکنی (باگریه)
تهیونگ: یعنی اونقدر پول چشماتو کور کرده هان (باداد)
تهیونگ اصلا به حرفم گوش نمیکرد تقلا میکردم که موهامو از چنگش دربیارم ولی غیر ممکن بود تهیونگ موهامو کشید هلم داد خوردم به کاشی
ات: تهیونگ لطفا بزار اول....
نزاشت حرفمو کامل بگم که یه سیلی محکم زد تو گوشم
ات: من چیزی نمیفهمم موهامو ول کن دردم میاد
تهیونگ: تو چطور تونستی خیانت کنی هوم بنال دیگه اونم با کی با دشمنم (پوزخند عصبی)
ات: گوش کن بزار با ارامش حرف بزنیم
تهیونگ دستامو گرفت کشون کشون انداخت تو حیاط عمارت
تهیونگ: از این به بعد تو هیچ نسبتی با لینو من نداری فردا برگه های طلاق میارم ‌اونارو امضا کن اینو بندازید بیرون (روبه نگهبانا)
دوتا از نگهبانا اومدن دستامو گرفتن منو انداخت بیرون از حیاط عمارت لینو دیدم که داره باسرعت میاد به سمت حیاط که تهیونگ جلوشو گرفت
لینو: مامان مامان نرو...
تهیونگ: پسرم بیا ما بریم بالا
لینو: مامان تو قول دادی (باگریه)