عشق صورتی من پارت ۲
دامیان
یهو دیدم لوکاس آنیا رو هول داد بع یهو دیدم یه چیزی افتاد روم چشامو که باز کردم دیدم آنیا رو مو و لبامونم رو هم هست بعد مثل گوجه فرنگی قرمز شدم بعد دیدم آنیا سریع از باغ زد بیرون و بعد منم رفتم دمبالش
آنیا
بعد اون اتفاق سریع از باغ زدم بیرن آنقدر سریع نی دوییدم که ماشین خورد بهم!!!!!!!
دامیان :آنیاااااااااااااا
دامیان سریع آنیا رو بلند کرد و بعد سریع بردش بیمارستان
بیمارستان
آنیا: من کجام چرا دامیان اینجاست!
دامیان با گریه به آنیا نگاه کرد و بعد،،،،،،
نویسنده مغ ذم دیگه نمی کشع🖇️
یهو دیدم لوکاس آنیا رو هول داد بع یهو دیدم یه چیزی افتاد روم چشامو که باز کردم دیدم آنیا رو مو و لبامونم رو هم هست بعد مثل گوجه فرنگی قرمز شدم بعد دیدم آنیا سریع از باغ زد بیرون و بعد منم رفتم دمبالش
آنیا
بعد اون اتفاق سریع از باغ زدم بیرن آنقدر سریع نی دوییدم که ماشین خورد بهم!!!!!!!
دامیان :آنیاااااااااااااا
دامیان سریع آنیا رو بلند کرد و بعد سریع بردش بیمارستان
بیمارستان
آنیا: من کجام چرا دامیان اینجاست!
دامیان با گریه به آنیا نگاه کرد و بعد،،،،،،
نویسنده مغ ذم دیگه نمی کشع🖇️
۳.۵k
۱۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.