«عشق نافرجام من»

«پارت ۲۸»


یونا:مگه نمیدونستی همه اینارو دارم برای نونات و اوپام میکنم اخمخ(تو مغزش)
جونگ سوک:برای دانشگاه رفتن تصمیم گرفتی؟؟؟
یونا:نه هنوز
جونگ سوک:مگه نباید به فکر کنکور باشی
یونا:آهان کنکور اونو که دارم تجربی میخونم
جونگ سوک: اوهههههه برای دکتر شدن.
یونا:نه بابا چه دکتری
جونگ سوک:پس چی
یونا:برا معلم شدن
جونگ سوک:خانم معلم آینده
یونا:بله بله
یونا:تو چی میخونی؟؟؟
جونگ سوک:من میخوام کنکورمو زبان بدم
یونا:برای چی
جونگ سوک:برای مترجم شدن
یونا:شنیدم بازار کارش خیلی خوبه


بعد نیم ساعت حرف زدن...


یونا:خب دیگه من برم الان نگرانم میشن.
جونگ سوک:میخوای برسونمت
یونا:نه ممنون خودم میرم
از اینکه باهات وقت گذروندم خیلی لذت بردن
چه دروغه زیباییییییی ترو فقط بخاطر اوپا و پول تحمل میکنم.(تو مغزش)

جیمین:بیا بریم اگه یونا ببینه کارمون تمومه
تهیونگ:همشو جمع کردم فقط همین یه تیکه با
جیمین:چرا اینقد مشتاقی
تهیونگ:دلیلشو خواهی دونست.