پارت جدید فرزندانم
ʚعشق کوتاهɞ💚
^P⑤^
دوبارع انقدر گرم حرف زدن شدیم ک زمان از دستمون در رفتو بدون اینکع بفهمیم شب شد ا.ت زود تر از من رفت منم چن دیقه بعد رفتم تو راه با خودم میگفتم:
&از همین الان دلم براش تنگ شدع چطور انقد سریع عاشقش شدم دلم میخواد فردا برم بهش بگم من واقعا کیم...بعد چن مین رسیدم خونه و شام خوردم ک بابام گفت:
٪تهیونگ باید با هم حرف بزنیم بیا تو اتاقت
&ب..باش بابام رفتی منم پشت سرش اومدم
٪تهیونگ ی چیزی هس ک باید بهت بگم
&چی
٪تو نمیتونی با دختر خانواده لی ازدواج کنی
&چ..چی چ.. چرا ولی من تازگیا ازش خوشم اومده ..
٪نمیتونی همین ک گفتم (جدی و یکم داد)
&چراا هاا من عاشقشم(داد)
٪چون..
^P⑤^
دوبارع انقدر گرم حرف زدن شدیم ک زمان از دستمون در رفتو بدون اینکع بفهمیم شب شد ا.ت زود تر از من رفت منم چن دیقه بعد رفتم تو راه با خودم میگفتم:
&از همین الان دلم براش تنگ شدع چطور انقد سریع عاشقش شدم دلم میخواد فردا برم بهش بگم من واقعا کیم...بعد چن مین رسیدم خونه و شام خوردم ک بابام گفت:
٪تهیونگ باید با هم حرف بزنیم بیا تو اتاقت
&ب..باش بابام رفتی منم پشت سرش اومدم
٪تهیونگ ی چیزی هس ک باید بهت بگم
&چی
٪تو نمیتونی با دختر خانواده لی ازدواج کنی
&چ..چی چ.. چرا ولی من تازگیا ازش خوشم اومده ..
٪نمیتونی همین ک گفتم (جدی و یکم داد)
&چراا هاا من عاشقشم(داد)
٪چون..
۶.۳k
۲۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.