فیک『شیطان』

فیک『شیطان』
پارت ۲۲

ویو ا.ت
رفتیم عمارت من
خیلی خوشحال بودم که حال کوک خوبه
+ خب خب چی میخورید؟
_ مگه غذا درست کردن هم بلدی(با لحن شوخی و خنده )
+ اره بلدم مثل شما نیستم اقا( با خنده )
_ اهان پس دلت تنبیه می خواد
تهیونگ#بس کنید
+ نمی تونی منو تنبیه کنی( نیشخند زد)
_ چرا نمی تونم
+ چون نمی تونی
# من میرم جولیا رو بیارم شما باز دعوا کنید بای
_ بای . کلا چرا نمیتونم
راوی ا.ت نشست و هی گفت نمی تونی
کوک روی ا.ت خیمه زد که ا.ت گفت
+ بابا من چیزم
_ چیز؟
+ چیزم
_ بگو چی
+ خب چجوری بگم اممممممم
_ ؟؟؟
+ من .. من. اه پریودم احمق
_ خخ میدونستم می خواستم ببینم وقتی میگی چجوری میشی
+ مرض
_گشنمه
+ باش بابا الان درست می کنم
ویو ا.ت
رفتم دستشویی و کار های مربوطه رو کردم و یه لباس راحتی پوشیدم(اسلاید دوم ) چند نوع غذا درست کردم کیمچی،بیبیمباپ،جاجانگمیون، بولگوکی،دوکبوکی (ببینید چقدر از خودم مایه میزارم من خیلی خوبم 🤣💗)

خسته شدم دیگه
شرط ها ۲۵ لایک
۲۵ کامنت
ولی بگم که من پارت بعدی رو هم اپ می کنم
گیلیگیلی مواظب خودتون باشید
˚∧＿∧ 　+ —̳͟͞͞💗
( •‿• )つ —̳͟͞͞ 💗 —̳͟͞͞💗 +
(つ　 < —̳͟͞͞💗
｜　 _つ + —̳͟͞͞💗 —̳͟͞͞💗 ˚
`し´