دوست دارم پارت آخر
و تهیونگ شستشو بغلش کرد برد لباس بهش پوشوند و خوابوندش روی تخت.
ته رفت دنبال یونتان.
اومدن خونه ویونتان رفت سر جاش خوابید
وته رفت پیش ا/ت .
۳ ماه بعد
ا/ت :تهیونگ !
ته:بله
ا/ت :حالت تحوع دارم میشه بریم؟ دکتر حالم خوب نیست!
رفتن دکتر آزمایش داد و معلوم شد ته داره بابا میشه🥺💔😂
رفتن توی ماه ۴ رومبارداری ا/ت عروسی گرفتن.
۳ سال بعد
ته:بدو بیا بغل بابا !
بچه:اَدَ
یونتان توی چشماشیه بیشعورخواصی بود .
وادمین بدبخت.دستشدرد گرفت ولی اونا به خوبی و خوشی زندگی کردن.😂💔
پایان
..بالاخره تموم شد..
ته رفت دنبال یونتان.
اومدن خونه ویونتان رفت سر جاش خوابید
وته رفت پیش ا/ت .
۳ ماه بعد
ا/ت :تهیونگ !
ته:بله
ا/ت :حالت تحوع دارم میشه بریم؟ دکتر حالم خوب نیست!
رفتن دکتر آزمایش داد و معلوم شد ته داره بابا میشه🥺💔😂
رفتن توی ماه ۴ رومبارداری ا/ت عروسی گرفتن.
۳ سال بعد
ته:بدو بیا بغل بابا !
بچه:اَدَ
یونتان توی چشماشیه بیشعورخواصی بود .
وادمین بدبخت.دستشدرد گرفت ولی اونا به خوبی و خوشی زندگی کردن.😂💔
پایان
..بالاخره تموم شد..
۶۵.۳k
۰۸ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.