part 10 ✨️
part_10 ✨️
هه رین رد نگاه لیلی رو گرفت و به کیک وانیلی که روی میز بود رسید
خودشم تعجب کرده بود اون زمان ها هم کیک اسفنجی بود ؟
نگاه دوباره ای به لیلی انداخت که با حسرت به کیک نگاه میکرد
با فکری که تو سرش جرقه خورد لبخندی زد و از لیلی پرسید
هه رین : تو... کیک دوست داری؟
وقتی نگاه مشتاق و دید جوابش و گرفت
هه رین : اگه به سوالام جواب بدی کل کیک و میدم به تو
چشمای لیلی برقی زدن و با هیجان پرسید
لیلی : هرچی...هرچی باشه جواب میدم
هه رین : خب اممم میدونی من یکم حافظم بهم ریخته خیلی چیزارو درست یادم نمیاد
نگاهی به لیلی انداخت که برق چشاش خاموش شده بود و با نگرانی نگاهش میکرد
لیلی : می خواین برم بگم طبیب بیاد ؟؟؟
هه رین : اوه نیازی نیست حالم خوبه فقط تو باید یکسری توضیحات به من بدی
لیلی سرشو به معنی مثبت به بالا و پایین حرکت داد و منتظر موند
هه رین نگاه دوباره ای به فضای بیرون از عمارت انداخت
هه رین : اینجا کجاس ؟ یعنی ما تو چه شهر و کشوری هستیم ؟
به چشمای متعجب لیلی خیره شد
لیلی : خب اینجا ایتالیا هستش و خب با تو عمارت تابستانه ی لُردیم
هه رین با تعجب سوال دیگه ای پرسید
هه رین : ایتالیا ؟ کجاشیم؟
لیلی : شهر کومو
هه رین سری تکون داد و سوال بعدی رو پرسید
هه رین : این لُرد که میگی کیه ؟ مشخصات واضح تری بهم بگو درباربارش....
هه رین رد نگاه لیلی رو گرفت و به کیک وانیلی که روی میز بود رسید
خودشم تعجب کرده بود اون زمان ها هم کیک اسفنجی بود ؟
نگاه دوباره ای به لیلی انداخت که با حسرت به کیک نگاه میکرد
با فکری که تو سرش جرقه خورد لبخندی زد و از لیلی پرسید
هه رین : تو... کیک دوست داری؟
وقتی نگاه مشتاق و دید جوابش و گرفت
هه رین : اگه به سوالام جواب بدی کل کیک و میدم به تو
چشمای لیلی برقی زدن و با هیجان پرسید
لیلی : هرچی...هرچی باشه جواب میدم
هه رین : خب اممم میدونی من یکم حافظم بهم ریخته خیلی چیزارو درست یادم نمیاد
نگاهی به لیلی انداخت که برق چشاش خاموش شده بود و با نگرانی نگاهش میکرد
لیلی : می خواین برم بگم طبیب بیاد ؟؟؟
هه رین : اوه نیازی نیست حالم خوبه فقط تو باید یکسری توضیحات به من بدی
لیلی سرشو به معنی مثبت به بالا و پایین حرکت داد و منتظر موند
هه رین نگاه دوباره ای به فضای بیرون از عمارت انداخت
هه رین : اینجا کجاس ؟ یعنی ما تو چه شهر و کشوری هستیم ؟
به چشمای متعجب لیلی خیره شد
لیلی : خب اینجا ایتالیا هستش و خب با تو عمارت تابستانه ی لُردیم
هه رین با تعجب سوال دیگه ای پرسید
هه رین : ایتالیا ؟ کجاشیم؟
لیلی : شهر کومو
هه رین سری تکون داد و سوال بعدی رو پرسید
هه رین : این لُرد که میگی کیه ؟ مشخصات واضح تری بهم بگو درباربارش....
۳.۴k
۰۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.