💕✨ⓢⓔⓥⓔⓝ ⓐⓝⓖⓔⓛⓢ✨💕
💕✨ⓢⓔⓥⓔⓝ ⓐⓝⓖⓔⓛⓢ✨💕
نقشه ی بچه ها این بود که اول بورام رو طعمه کنن تا مطمئن بشن کسی بویی از نقششون نمیبره
جیمین= بورام پس گرد دست تو هست و قراره بپاشی رو صورتش مارینا و جی کی شما هم تله هایی که دورش کشیدیم رو فعال میکنین و با هم بال هاش رو میکنیم
همه با هم= بله
کم کم همه توی جای خودشون مخفی و وایساده بودن و صدای زنگ در کلبه نفس های اونا رو توی سینه حبس میکرد ولی نیاز به اعتماد به نفس بود نامجون در کلبه رو باز کرد
همه سلام مادر خوش اومدین
مادر =سلام بچه های عزیزم (بو کردن) بوی بچه ی انسان میاد ببینم حالا این بچه کجاست
تهیونگ=اون اینجاست زخمی بود و ما فک کردیم برای شما خوبه
مادر=آفرین بچه ها بزارین ببینمش
بورام=س....سلام
مادر=سلام کوچولو زخمی شدی ولی میتونم تبدیلت کنم
بورام= نه تروخدا نه من میترسم
مادر=نترس تو هم برده ی من میشی
بورا=........(خنده) توی خواب ببینی عوضی
گرد رو از توی جیبش در آورد و ریخت توی صورتش
مادر=عاییییی چشاممم نمیتونم جایی رو ببینم
جین =بچه ها الان
مارینا و جی کی تله ها رو رو دورش کشیدن و محکم نگهش داشتن ولی اون انقدر قوی بود که نگه داشتن یه همچین کسی برای چندتا دونه بچه سخت بود اون کم کم چشاش خوب شد و به وضعش نگاه انداخت
مادر= ای عوضی ها
تمام بند ها رو باز کرد بچه ها وحشت کرده بودن و الان بورام هم دست اون زنیکه ی عوضی بود
بورام=ولم کن پام درد داره آییییی درد داره
جیمین=ولش کن عوضیییییییی بچه ها دستور حمله با یک دو سه
جیهوپ=یک
یونگی=دو
جی کی=سه
رمان هفت فرشته پارت های اول در پیج قبل
@bts_7568
نقشه ی بچه ها این بود که اول بورام رو طعمه کنن تا مطمئن بشن کسی بویی از نقششون نمیبره
جیمین= بورام پس گرد دست تو هست و قراره بپاشی رو صورتش مارینا و جی کی شما هم تله هایی که دورش کشیدیم رو فعال میکنین و با هم بال هاش رو میکنیم
همه با هم= بله
کم کم همه توی جای خودشون مخفی و وایساده بودن و صدای زنگ در کلبه نفس های اونا رو توی سینه حبس میکرد ولی نیاز به اعتماد به نفس بود نامجون در کلبه رو باز کرد
همه سلام مادر خوش اومدین
مادر =سلام بچه های عزیزم (بو کردن) بوی بچه ی انسان میاد ببینم حالا این بچه کجاست
تهیونگ=اون اینجاست زخمی بود و ما فک کردیم برای شما خوبه
مادر=آفرین بچه ها بزارین ببینمش
بورام=س....سلام
مادر=سلام کوچولو زخمی شدی ولی میتونم تبدیلت کنم
بورام= نه تروخدا نه من میترسم
مادر=نترس تو هم برده ی من میشی
بورا=........(خنده) توی خواب ببینی عوضی
گرد رو از توی جیبش در آورد و ریخت توی صورتش
مادر=عاییییی چشاممم نمیتونم جایی رو ببینم
جین =بچه ها الان
مارینا و جی کی تله ها رو رو دورش کشیدن و محکم نگهش داشتن ولی اون انقدر قوی بود که نگه داشتن یه همچین کسی برای چندتا دونه بچه سخت بود اون کم کم چشاش خوب شد و به وضعش نگاه انداخت
مادر= ای عوضی ها
تمام بند ها رو باز کرد بچه ها وحشت کرده بودن و الان بورام هم دست اون زنیکه ی عوضی بود
بورام=ولم کن پام درد داره آییییی درد داره
جیمین=ولش کن عوضیییییییی بچه ها دستور حمله با یک دو سه
جیهوپ=یک
یونگی=دو
جی کی=سه
رمان هفت فرشته پارت های اول در پیج قبل
@bts_7568
۵.۹k
۱۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.