یین و یانگ (پارت ۴۳)

دوایل : من خجالت بکشم یا تو که پسر مردم رو دید می زنی ؟ داد زدم : من تو رو دید نمی زدم! صدای خنده ی دوایل بلند شد . دوایل : وقتی عصبانی میشی خیلی کیوت میشی . خجالت نکش چشماتو باز کن . ما دیگه این حرفارو نداریم . گفتم : جانم ؟! چه زودم پسرخاله میشه ‌‌. ببینم من چقدر خواب بودم ، سرم وحشتناک تیر می کشه . خیلی بیخیال گفت: تقریبا سه روز . جیغم رفت هوا : چیییی؟!
"ویو راوی"
اخبار
۳ روزی ست که خواننده مشهور کیم ا/ت گم شده و هیچ خبری از او در دست نداریم. آخرین باز او در کمپانی دیده شده و پس از آن ناپدید شده . کسی نمی داند آیا او ربوده شده یا. خود پنهان شده است...
جونگکوک با بی حوصلگی تلویزیون رو خاموش کرد و کنترل رو کوبید تو دیوار . کوک : معلومه که دزدیدنش! شاید باید به جای حرف زدن دنبالش بگردید!
با عصبانیت لباساشو پوشید و رفت خونه تهیونگ.***
"ویو جونگکوک"
در خونه رو محکم تر زدم ، هر ثانیه بی قرار تر از قبل می شدم . معلوم نیست هر دقیقه که می گذره برای
ا/ت چه اتفاقاتی میفته . بالاخره درو باز کرد .
کوک + ته_
+کجایی یه ساعته؟!
_چته خب حموم بودم . بیا تو . رفتیم داخل و روی مبل نشستیم .
_خب چی شده که اینطوری عصبانی شدی ؟
+حتما اخبار روی دیدی ، ا/ت گم شده...
_آره، یادم ننداز...منم خیلی اعصابم خورد شده و ناراحتم .
+پس بیا خودمون دنبالش بگردیم .
#فیک_بی_تی_اس #فیک