فیک «مافیای پنهان» part 20
گذاشتم رو تخت
ته : کی دلش برای ددی تنگ شده ؟
ات : الان باید بگم من؟
ته : اره دیگه
ات : خب باشه من
ته : منم دلم برای بیبی گرلم تنگ شده بود چطوره دل تنگیامونو تموم کنیم پرنسسم ؟
ات : هنوز کراواتت باز نشده هااا
ته : خب بازش کن
ات : باز شد
ات ویو
وقتی گفتم باز شد تهیونگ چنتا از دکمه های پیرهنشو باز کردو صورتشو نزدیک گردنم کرد و شروع کرد به مارک کردن بعدش به طرز وحشیانه ای لبامو میمکید منم همراهیش میکردم بعدش لباساشو در اورد
ته : دوسش داری پرنسسم ؟
ات : اوهوم
تهیونگ ویو
وقتی صدای تاییدشو شندیدم دیگه دست خودم نبود لباسشو تو تنش پاره کردم بعدش رفتم سمت گردن نرمش
ات : ددییی
ته : یس بیبی گرلم
ات : اروم یا خشن ؟
ته : خودت چجوری دوست داری ؟
ات : بیا خشن انجامش بدیم
ته : اوووو بیبی گرلم خشن دوست داره؟
ات : یس ددی ( با صدای بچگونه)
ته : خیلی خب اماده ای ؟
ات : اوهوم
ات ویو
وقتی تایید کردم اون دی*ک بزرگ لعنتیشو کرد توم الان متوجه لذتش میشم که چقدر حس خوبیه اما به شدت درد داشت
ته : درد داری پرنسسم ؟
ات : نه زیاد
ته : پس خشنش میکنم
ات ویو
وقتی گفت خشنش میکنم به وجد اومدم ولی وقتی خشن تر شد به شدت درد داشت که میتونستم به خاطرش جیغ بکشم اما به هر حال لذت بخش بود
بعد راند چهارم منو تهیونگ بلاخره ار*ضا شدیم و اون ازم کشید بیرون
ته : پرنسسم حالت خوبه ؟
ات : خوبم عزیزم تو چطور ؟
ته : یکم کمرم درد میکنه
ات : اونوری شو
ته : چرا
ات : کاری که میگمو بکن
تهیونگ ویو
اونوری شدم و متوجه شدم میخواد ماساژم بده منم مخالفت نکردم چون درد داشتم و بعد ماساژ بهتر شد و بعدش من ات رو ماساژ دادم …
فردا صبح
خدایی طولانی نوشتم حداقل لایک کنید 💀
ته : کی دلش برای ددی تنگ شده ؟
ات : الان باید بگم من؟
ته : اره دیگه
ات : خب باشه من
ته : منم دلم برای بیبی گرلم تنگ شده بود چطوره دل تنگیامونو تموم کنیم پرنسسم ؟
ات : هنوز کراواتت باز نشده هااا
ته : خب بازش کن
ات : باز شد
ات ویو
وقتی گفتم باز شد تهیونگ چنتا از دکمه های پیرهنشو باز کردو صورتشو نزدیک گردنم کرد و شروع کرد به مارک کردن بعدش به طرز وحشیانه ای لبامو میمکید منم همراهیش میکردم بعدش لباساشو در اورد
ته : دوسش داری پرنسسم ؟
ات : اوهوم
تهیونگ ویو
وقتی صدای تاییدشو شندیدم دیگه دست خودم نبود لباسشو تو تنش پاره کردم بعدش رفتم سمت گردن نرمش
ات : ددییی
ته : یس بیبی گرلم
ات : اروم یا خشن ؟
ته : خودت چجوری دوست داری ؟
ات : بیا خشن انجامش بدیم
ته : اوووو بیبی گرلم خشن دوست داره؟
ات : یس ددی ( با صدای بچگونه)
ته : خیلی خب اماده ای ؟
ات : اوهوم
ات ویو
وقتی تایید کردم اون دی*ک بزرگ لعنتیشو کرد توم الان متوجه لذتش میشم که چقدر حس خوبیه اما به شدت درد داشت
ته : درد داری پرنسسم ؟
ات : نه زیاد
ته : پس خشنش میکنم
ات ویو
وقتی گفت خشنش میکنم به وجد اومدم ولی وقتی خشن تر شد به شدت درد داشت که میتونستم به خاطرش جیغ بکشم اما به هر حال لذت بخش بود
بعد راند چهارم منو تهیونگ بلاخره ار*ضا شدیم و اون ازم کشید بیرون
ته : پرنسسم حالت خوبه ؟
ات : خوبم عزیزم تو چطور ؟
ته : یکم کمرم درد میکنه
ات : اونوری شو
ته : چرا
ات : کاری که میگمو بکن
تهیونگ ویو
اونوری شدم و متوجه شدم میخواد ماساژم بده منم مخالفت نکردم چون درد داشتم و بعد ماساژ بهتر شد و بعدش من ات رو ماساژ دادم …
فردا صبح
خدایی طولانی نوشتم حداقل لایک کنید 💀
۳۴.۱k
۲۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.