پارت113
#پارت113
شیطونکِ بابا🥺💜
خندشو قورت داد و سرشو انداخت پایین ، از لرزش شونه هاش مشخص بود که داره پاره میشه از خنده
چپ چپ نگاهی به قاصدک انداختم که توجهی بهم نکرد ، افراز سرشو بالا آورد و دستی به ته ریشاش کشید
+ دوستم الان میرسه
سری تکون دادم و خودمو با گوشبم مشغول کردم ، با صدای زنگ ایفون افراز به سمت در رفت و قاصدک گفت:
+ دوستشم پولداره
_ چه میدونم
سوالایی میپرسیا
+ خداکنه پولدار باشه تا موخشو بزنم
میگم غنچه توام عجب بلایی هستیا
چه شاه ماهی تور کردی ، چند وقته باهمید؟
_ ما فقط باهم رفیقیم همین
هیچ فازی بینمون نیست
+ ولی از حرکات پسره که اینجوری برداشت نمیشه!! مخصوصا نگاهاش!! کم مونده قورتت بده درسته
اومدم جوابی بهش بدم تا ذهنشو منحرف کنم که افراز و دوستش باهم وارد پذیرایی شدن
با دیدن پسری که اون شب جلوی در با کیانا دیده بودمش با تعجب ابروهامو بالا انداختم
این پسره دوست صمیمی افراز بود؟ پس چرا اون شب داشت از لپ تاپ و اطلاعاتی که داخلشه صحبت میکرد؟؟
صد درصد یه چیزی بینشون بود که من نمیدونستم
+ خب اینم صدرا دوستم....
نویسنده تا اینجا گذاشته باز پارت گذاشت براتون میزارم♥️✨🐾
شیطونکِ بابا🥺💜
خندشو قورت داد و سرشو انداخت پایین ، از لرزش شونه هاش مشخص بود که داره پاره میشه از خنده
چپ چپ نگاهی به قاصدک انداختم که توجهی بهم نکرد ، افراز سرشو بالا آورد و دستی به ته ریشاش کشید
+ دوستم الان میرسه
سری تکون دادم و خودمو با گوشبم مشغول کردم ، با صدای زنگ ایفون افراز به سمت در رفت و قاصدک گفت:
+ دوستشم پولداره
_ چه میدونم
سوالایی میپرسیا
+ خداکنه پولدار باشه تا موخشو بزنم
میگم غنچه توام عجب بلایی هستیا
چه شاه ماهی تور کردی ، چند وقته باهمید؟
_ ما فقط باهم رفیقیم همین
هیچ فازی بینمون نیست
+ ولی از حرکات پسره که اینجوری برداشت نمیشه!! مخصوصا نگاهاش!! کم مونده قورتت بده درسته
اومدم جوابی بهش بدم تا ذهنشو منحرف کنم که افراز و دوستش باهم وارد پذیرایی شدن
با دیدن پسری که اون شب جلوی در با کیانا دیده بودمش با تعجب ابروهامو بالا انداختم
این پسره دوست صمیمی افراز بود؟ پس چرا اون شب داشت از لپ تاپ و اطلاعاتی که داخلشه صحبت میکرد؟؟
صد درصد یه چیزی بینشون بود که من نمیدونستم
+ خب اینم صدرا دوستم....
نویسنده تا اینجا گذاشته باز پارت گذاشت براتون میزارم♥️✨🐾
۶.۱k
۲۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.