دختری در گیم نت
پارت ۱۰
*نصفه شب*
ا/ت: خواب بودم که دست های کوچیکی رو بازوم حس کردم از ترس از خواب پریدم و یونگ رو پرت کردم زمین*
یونگ: زدن زیر گریه *
کوک: از خواب پریدم*۱
ا/ت: واای..واای تو بودی؟..( بلندش و بغلش کردم* جونم مامانی؟ ببخشید صبر کن ببینم تو چه جوری اومدی؟
کوک : وواای یادم رفت نرده هاشو تنظیم کنم...حالا خوبه نیوفتاده..
ا/ت: چیشده مامانی؟
کوک: میخوای پیش ما بخوابی؟
یونگ: سر تکون دادن ( آره)
ا/ت: پیش خودم خوابوندمش*...پیش بابات و من بخواب..رفت بغل کوک*
*نصفه شب*
ا/ت: خواب بودم که دست های کوچیکی رو بازوم حس کردم از ترس از خواب پریدم و یونگ رو پرت کردم زمین*
یونگ: زدن زیر گریه *
کوک: از خواب پریدم*۱
ا/ت: واای..واای تو بودی؟..( بلندش و بغلش کردم* جونم مامانی؟ ببخشید صبر کن ببینم تو چه جوری اومدی؟
کوک : وواای یادم رفت نرده هاشو تنظیم کنم...حالا خوبه نیوفتاده..
ا/ت: چیشده مامانی؟
کوک: میخوای پیش ما بخوابی؟
یونگ: سر تکون دادن ( آره)
ا/ت: پیش خودم خوابوندمش*...پیش بابات و من بخواب..رفت بغل کوک*
۱۷.۷k
۲۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.