فیک : اون شب واقعا پارت ¹

علامت کوک +
علامت ا.ت _
.
.
.
.
_ خب قرار بود امشب بریم به ی پارتی بزرگ با دوستامون منم قراره با کوک برم باید میرفتم لباس انتخاب کنم و دوش بگیرم
_ عشقم من دارم میرم دوش بگیرم
+ اهوم باشه عزیزم منم کار دارم بعد میرم حموم باید لباس هم انتخاب کنیم
_ ساعت چند میریم
+ ساعت ۱۹:۳۰
_ خب باشه خیلی وقت داریم من رفتم
یه چند مین بعد *
_ من اومدم
+ افیت کیوتم من موهات رو خشک میکنم اول برو لباس بپوش
_ باشه فکر خوبیه
+ (بعد رفت تو اتاق و موهاشو خشک کرد )
_ من این لباس رو میپوشم
+ نه عزیزم خیلی بازه
_ اوم باشه این چی
+ خوبه
_ پس تو هم این لباس رو بپوش
+ باشه ملکه ( بوسید لبش رو )🥺
*از زبون ا.ت *
شب شد حدود ساعت ۱۹:۱۵
شد که کوک گفت من میرم پایین ماشین رو بیارم منم گفتم باشه و وسایل نهایی رو برداشتم و رفتم پایین که دیدم مستر جذابمون به لامبرگینی مشکیش تکیه داده
+ عشقم بزن بریم نفسم
_ اره بریم
*از زبون ا.ت*
خیلی تند رفتیم وقتی رسیدیم همه نگاه ها به ما بود
(بریم حرفاشون رو بشنویم )😜
× وای چه ماشینیی خوشبحال دختره
× عجب کاپلی منم میخواممم
× چه خوشگلنننن
× امشب میخوام برم پیش دختره
×امشب چه شبی شه
(هر کدوم یک نفر بودن بریم واسه ادامه)
دیدم همه نگاه ها رو ما هست خیلی خوب بود انگار پولدار ترین بودیم پشت مون هم تهیونگ و جه ها بودن ولی بیشتر به ما اهمیت میدادن
*یه مین بعد*
+ عزیزم اینجا بشین
_ باشه عشقم
(علامت تهیونگ ~ )
(علامت جه ها = )
= سلام ا.ت خوبی عزیزم
_ مرسی چه خبر
= سلامتی خیلی برای امشب میترسم
_ چرا ؟!
= امیدوارم یکی بهت نزدیک نشه که کوک‌ عصبانی شه
_ اره سعیمو میکنم ‌






پارت بعدی کی بزارم ؟!