چن پارتی جیمین پارت: ۲٠
حس کردم یکی بالا سرمه سرمو بلند کردم دیدم جیمینه
جیمین: خوبیی
سه جین: ا ارع خوبم
جیمین: اون وحشی کجاست
سرمو انداختم پایین و گفتم
_تا ی مدت نمیاد
جیمین: چ چرا(تعجب)
سه جین: هه بخاطر من
جیمین: مگه چیکار کردی
سه جین: دعوای دیروزی بود بخاطر اونه
کوک: چیز یعنی د دیگه نمیاد کلا
سه جین: نمیدونم واقعا نمیدونم
جیمین: باشه حالا خودتو ناراحت نکن
بعد کلاس بیا پشت بوم کارت دارم
سه جین: باشه
*
کلاس تموم شده بود و منم رفتم پشت بوم و منتظر جیمین موندم ولی نیومد گفتم حتما باز میخواسته سربه سرم بزاره پس سمت در رفتم که از پشت بوم برم بیرون جیمین جلوم ظاهر شد
سه جین: چرا انقد دیر اومدی داشتم میرفتم
ولی این جیمینی که من میدیدم با جیمین چن ساعت پیش زمین تا اسمون فرق داشت خیلی عصبی بنظر میرسید
به عقب هلم داد
سه جین: جیمین چت شده چرا اینجوری رفتار میکنی
جیمین: چرا اینجوری میکنم؟ روت میشه این سوالو بپرسی چطور با یکی دیگه بهم خیانت میکردی
سه جین: از چی صحبت میکنی
جیمین: میدونی منه احمق عاشقت بودم خیلی دوست داشتم چون فک میکردم مث بقیع نیستی ولی الان که نگا میکنم میبینم فرقی با بقیه نداشتی کیم سه جین
بعد اینکع حرفش تموم شد و خواست از در بره بیرون گف
_و بدون که ازین به بعد این مدرسرو به جهنمت تبدیل میکنم
جیمین: خوبیی
سه جین: ا ارع خوبم
جیمین: اون وحشی کجاست
سرمو انداختم پایین و گفتم
_تا ی مدت نمیاد
جیمین: چ چرا(تعجب)
سه جین: هه بخاطر من
جیمین: مگه چیکار کردی
سه جین: دعوای دیروزی بود بخاطر اونه
کوک: چیز یعنی د دیگه نمیاد کلا
سه جین: نمیدونم واقعا نمیدونم
جیمین: باشه حالا خودتو ناراحت نکن
بعد کلاس بیا پشت بوم کارت دارم
سه جین: باشه
*
کلاس تموم شده بود و منم رفتم پشت بوم و منتظر جیمین موندم ولی نیومد گفتم حتما باز میخواسته سربه سرم بزاره پس سمت در رفتم که از پشت بوم برم بیرون جیمین جلوم ظاهر شد
سه جین: چرا انقد دیر اومدی داشتم میرفتم
ولی این جیمینی که من میدیدم با جیمین چن ساعت پیش زمین تا اسمون فرق داشت خیلی عصبی بنظر میرسید
به عقب هلم داد
سه جین: جیمین چت شده چرا اینجوری رفتار میکنی
جیمین: چرا اینجوری میکنم؟ روت میشه این سوالو بپرسی چطور با یکی دیگه بهم خیانت میکردی
سه جین: از چی صحبت میکنی
جیمین: میدونی منه احمق عاشقت بودم خیلی دوست داشتم چون فک میکردم مث بقیع نیستی ولی الان که نگا میکنم میبینم فرقی با بقیه نداشتی کیم سه جین
بعد اینکع حرفش تموم شد و خواست از در بره بیرون گف
_و بدون که ازین به بعد این مدرسرو به جهنمت تبدیل میکنم
۷.۵k
۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.