*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*
*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*
Part:5
ا.ت: خب خب پس میخوای غیبت کنی ارههه پس بزن بریم ببین جیهوپ خیلی مهربونه اعضا کلا همشون خوبن ولی ولییییییی اون جونگ کوک خیلی سرد و بی احساسه اصن اینطوری حرف میزنه(ادا در میاره) هوم اره هوم ، اصلا خیلی رو مخمه اخه چرا رئیس باید منو میفرستاد اصن ازش بدم میادددد ولی یه ساله فقط یه سال باید تحمل کنمش ولی نمیدونم دمو میارم یا نه خلاصه رو مخهههه رو مخخخ.. چته چرا ابرو بالا پایین میکنی، نگووووو پشت سرممن؟(خجالت) (سرشو برگدوند)
جین: وای وای وای جر خوردم از خنده(خنده شیشه پاکنی)
جیمین: جونگ کوکو با خاک یکسان کردی(درحال پاره شدن)
همشون جز جونگ کوک داشتن از خنده جر میخوردن
کوک: ...(نگاه متعجب و جدی)
ا.ت: جونگ کوک نگاه کن توضیح میدم(خجالت زده و متعجب)
کوک: برام مهم نیست و به دوستتم بگو بره خونه چون دیگه داره دیر وقت میشه(سرد)
لونا: ریدی خواهرم. خب منم میرم دیگه خدافض
تهیونگ: خونتون کجاست؟
لونا: اینجا*******.
تهیونگ: دوره خودم میرسونمت از اونجایی که دوست دوستمونی پس خوبه که برسونمت
لونا: لازم نی...
تهیونگ: بیا دنبالم
(ویو تهیونگ)
وووییی دختره چه کیوته خیلی نازه وای چی دارم میگم گناه داره این وقت شب بره بزار خودم میرسونمش
لونا: مشهور بودن چه حسی داره؟
تهیونگ: راستش هم خوبه هم بد
لونا: از چه نظر؟
تهیونگ: مثلا ما این همه تلاش کردیم که مشهور بشیم و کلی تلاش کردیم ولی وقتی مشهور بودن باعث میشه شایعه های چندشی که حتی واقعیت ندارن پخش بشه و ساسنگ فن ها بیان و تو زندگیمون دخالت کنن
لونا: اوو پس اونقدرا هم خوب و باحال نیست
تهیونگ: شاید..؟ خونتون اینجاست؟
لونا: اوو اره ممنونم
تهیونگ: ام میشه شمارتو بدی؟
لونا: چی؟
تهیونگ: بد برداشت نکن چون ا.ت خونمون میمونه ممکنه اتفاقی بیوفته یا... اصن ولش
لونا:-******** شمارمه لونا هستم(لبخند)
تهیونگ: ممنون نیاز میشه(لپاش گل انداخته بچه)
لونا: خب دیگه خدافض
تهیونگ: بای
(خب خب شرط دارم براتوننن چه شرطی
16 لایک
30 کامنت
اگه هم دوست نداشتید بگید دیگه ادامه نمیدم)
Part:5
ا.ت: خب خب پس میخوای غیبت کنی ارههه پس بزن بریم ببین جیهوپ خیلی مهربونه اعضا کلا همشون خوبن ولی ولییییییی اون جونگ کوک خیلی سرد و بی احساسه اصن اینطوری حرف میزنه(ادا در میاره) هوم اره هوم ، اصلا خیلی رو مخمه اخه چرا رئیس باید منو میفرستاد اصن ازش بدم میادددد ولی یه ساله فقط یه سال باید تحمل کنمش ولی نمیدونم دمو میارم یا نه خلاصه رو مخهههه رو مخخخ.. چته چرا ابرو بالا پایین میکنی، نگووووو پشت سرممن؟(خجالت) (سرشو برگدوند)
جین: وای وای وای جر خوردم از خنده(خنده شیشه پاکنی)
جیمین: جونگ کوکو با خاک یکسان کردی(درحال پاره شدن)
همشون جز جونگ کوک داشتن از خنده جر میخوردن
کوک: ...(نگاه متعجب و جدی)
ا.ت: جونگ کوک نگاه کن توضیح میدم(خجالت زده و متعجب)
کوک: برام مهم نیست و به دوستتم بگو بره خونه چون دیگه داره دیر وقت میشه(سرد)
لونا: ریدی خواهرم. خب منم میرم دیگه خدافض
تهیونگ: خونتون کجاست؟
لونا: اینجا*******.
تهیونگ: دوره خودم میرسونمت از اونجایی که دوست دوستمونی پس خوبه که برسونمت
لونا: لازم نی...
تهیونگ: بیا دنبالم
(ویو تهیونگ)
وووییی دختره چه کیوته خیلی نازه وای چی دارم میگم گناه داره این وقت شب بره بزار خودم میرسونمش
لونا: مشهور بودن چه حسی داره؟
تهیونگ: راستش هم خوبه هم بد
لونا: از چه نظر؟
تهیونگ: مثلا ما این همه تلاش کردیم که مشهور بشیم و کلی تلاش کردیم ولی وقتی مشهور بودن باعث میشه شایعه های چندشی که حتی واقعیت ندارن پخش بشه و ساسنگ فن ها بیان و تو زندگیمون دخالت کنن
لونا: اوو پس اونقدرا هم خوب و باحال نیست
تهیونگ: شاید..؟ خونتون اینجاست؟
لونا: اوو اره ممنونم
تهیونگ: ام میشه شمارتو بدی؟
لونا: چی؟
تهیونگ: بد برداشت نکن چون ا.ت خونمون میمونه ممکنه اتفاقی بیوفته یا... اصن ولش
لونا:-******** شمارمه لونا هستم(لبخند)
تهیونگ: ممنون نیاز میشه(لپاش گل انداخته بچه)
لونا: خب دیگه خدافض
تهیونگ: بای
(خب خب شرط دارم براتوننن چه شرطی
16 لایک
30 کامنت
اگه هم دوست نداشتید بگید دیگه ادامه نمیدم)
۱۱.۵k
۱۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.