رئیس من
پارت ۱۷
جیمین ویو
آروم ازش جدا شدم....آره واقعا دوسش داشتم...عاشقش بودم....نمیدونم این دختر چی داره که تا یه چش به هم زدم شد همه ی دنیام....با اون چشای گرد شده ی کیوتش بم زل زده بود.....دلم براش ضعف رفت خدااااا
مین جه ویو
هه...الان چیکار کرد؟
§ بوسیدش....کوری؟
مین جه: تو خفه بابا
§ عه؟...کشتمت میفهمی
مین جه: خیله خب بابا اَه
به هر حال نگران نباش جیمین خان یه روز دوباره مال من میشی
از اون رستوران کوفتی زدم بیرون بعد من اون پسره هم اومد بیرون فک کنم اکس اون دخترس
ا.ت ویو
خدایا نمیتونم باور کنم....اون بهم اعتراف کرد.....و...ولی من هنوز مطمئن نیستم....اههههه نمیدونم
جیمین ویو
چرا ساکته؟
جیمین: ا.ت...
ا.ت: بله؟
جیمین: جوابت؟
ا.ت: م...من...
جیمین: اوکی خودم فهمیدم ببخشید
§ بفرما ا.ت خانم بچمو افسورده کردی رفت
از رستوران رفتم بیرون که
جیمین ویو
آروم ازش جدا شدم....آره واقعا دوسش داشتم...عاشقش بودم....نمیدونم این دختر چی داره که تا یه چش به هم زدم شد همه ی دنیام....با اون چشای گرد شده ی کیوتش بم زل زده بود.....دلم براش ضعف رفت خدااااا
مین جه ویو
هه...الان چیکار کرد؟
§ بوسیدش....کوری؟
مین جه: تو خفه بابا
§ عه؟...کشتمت میفهمی
مین جه: خیله خب بابا اَه
به هر حال نگران نباش جیمین خان یه روز دوباره مال من میشی
از اون رستوران کوفتی زدم بیرون بعد من اون پسره هم اومد بیرون فک کنم اکس اون دخترس
ا.ت ویو
خدایا نمیتونم باور کنم....اون بهم اعتراف کرد.....و...ولی من هنوز مطمئن نیستم....اههههه نمیدونم
جیمین ویو
چرا ساکته؟
جیمین: ا.ت...
ا.ت: بله؟
جیمین: جوابت؟
ا.ت: م...من...
جیمین: اوکی خودم فهمیدم ببخشید
§ بفرما ا.ت خانم بچمو افسورده کردی رفت
از رستوران رفتم بیرون که
۴.۸k
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.