یین و یانگ (پارت ۳۶)
همینجور به نگاه کردن ادامه دادم تا رفتن کنار یه میز وایسادن . به نفر اومد گفت : ببخشید میشه برین اونور وایسین تا ازتون عکس بگیریم؟ بردم یه جا که بک گراند قشنگی داشت . ژست گرفتم تا ازم عکس بگیرن . یعد از بی تی اس ، هیچ سلبریتی دورش انقدر شلوغ نبود . (منظور ا/ت ست)
"ویو راوی"
بی تی اس هم کنجکاو شده بودن این سلبریتی کیه که دورش انقدر شلوغ و پرسروصدا ست . جیهوپ روی پنجه پاش وایساد و نگاهی انداخت . نامجون : کیه؟
جیهوپ : همون آیدل تازه کار ایرانیه که قبلا راجبش شنیدیم .
تا جونگکوک اینو شنید گوشاش تیز شد ،
گفت : چی؟او...اون؟ جیهوپ : آره خب کجاش عجیبه. فکر کنم خودش بود . جیمین نگاه شیطنت آمیزی انداخت و گفت : چیه؟ نکنه خبریه؟
کوک : نه بابا چه خبری .
تا اینکه یه نفر اومد تا باهاشون مصاحبه کنه . کسی از دل جونگکوک که حالا برای دختری رفته بود ، خبری نداشت...
"ویو ا/ت"
یه نفر دیگه اومد تا اسلوموشن ازم بگیره .(فکر کنم دیدین که توی گرمی از سلبریتی ها اسلوموشن می گیرن ، اسلوموشن های بی تی اس خیلی خفن شدن😎)
جایی که گفت وایسادم . اول یکم فکر کردم ، یه ایده خوب به ذهنم رسید . دوربین نزدیک زمین بود و از پایین گرفته می شد . منم موقع شروع دامنم رو گذاشتم جلوی دوربین ، و وقتی شروع شد دامن رو کنار زدم و دست به کمرم سرم رو به طرف بالا بردم و به دوربین خیره شدم .(اگه بتونید همچین صحنه ای رو تصور کنید ، خیلی چیز خفنی میشه) فیلمبردار با ذوق گفت :این بهترین امشبه! یکم خجالت کشیدم . بعد اون رفتم سمت میزم تا یکم استراحت کنم ولی مگه می شد . تاجم رو صاف کردم و موهام رو مرتب کردم .کاش یه اینه بود . از دستیارم یه اینه گرفتم و توش خودم رو نگاه کردم . از پشت آینه بی تی اس رو دیدم کنار میزش وایساده بودن و ظاهرا کسی دورشون نبود تا مصاحبه کنه . (اون یکی مصاحبه تموم شد) فرصت خیلی خوبی بود !
"ویو راوی"
ا/ت با کلی شوق و اشتیاق رفت پیش پسرا و باهاشون صحبت کرد . ا/ت : سلام! پسرا : سلام .
ا/ت : فکر کنم بهتره اول خودم رو معرفی کنم .
________________________________________
#فیک_بی_تی_اس #فیک
"ویو راوی"
بی تی اس هم کنجکاو شده بودن این سلبریتی کیه که دورش انقدر شلوغ و پرسروصدا ست . جیهوپ روی پنجه پاش وایساد و نگاهی انداخت . نامجون : کیه؟
جیهوپ : همون آیدل تازه کار ایرانیه که قبلا راجبش شنیدیم .
تا جونگکوک اینو شنید گوشاش تیز شد ،
گفت : چی؟او...اون؟ جیهوپ : آره خب کجاش عجیبه. فکر کنم خودش بود . جیمین نگاه شیطنت آمیزی انداخت و گفت : چیه؟ نکنه خبریه؟
کوک : نه بابا چه خبری .
تا اینکه یه نفر اومد تا باهاشون مصاحبه کنه . کسی از دل جونگکوک که حالا برای دختری رفته بود ، خبری نداشت...
"ویو ا/ت"
یه نفر دیگه اومد تا اسلوموشن ازم بگیره .(فکر کنم دیدین که توی گرمی از سلبریتی ها اسلوموشن می گیرن ، اسلوموشن های بی تی اس خیلی خفن شدن😎)
جایی که گفت وایسادم . اول یکم فکر کردم ، یه ایده خوب به ذهنم رسید . دوربین نزدیک زمین بود و از پایین گرفته می شد . منم موقع شروع دامنم رو گذاشتم جلوی دوربین ، و وقتی شروع شد دامن رو کنار زدم و دست به کمرم سرم رو به طرف بالا بردم و به دوربین خیره شدم .(اگه بتونید همچین صحنه ای رو تصور کنید ، خیلی چیز خفنی میشه) فیلمبردار با ذوق گفت :این بهترین امشبه! یکم خجالت کشیدم . بعد اون رفتم سمت میزم تا یکم استراحت کنم ولی مگه می شد . تاجم رو صاف کردم و موهام رو مرتب کردم .کاش یه اینه بود . از دستیارم یه اینه گرفتم و توش خودم رو نگاه کردم . از پشت آینه بی تی اس رو دیدم کنار میزش وایساده بودن و ظاهرا کسی دورشون نبود تا مصاحبه کنه . (اون یکی مصاحبه تموم شد) فرصت خیلی خوبی بود !
"ویو راوی"
ا/ت با کلی شوق و اشتیاق رفت پیش پسرا و باهاشون صحبت کرد . ا/ت : سلام! پسرا : سلام .
ا/ت : فکر کنم بهتره اول خودم رو معرفی کنم .
________________________________________
#فیک_بی_تی_اس #فیک
۶.۹k
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.