پارت (۳) پارک رزان(ملکه رز) م:ملکه رز
جه:خب رسیدیم
ج:ممنونم که تا اینحا همراهم بودین حالا اگه میخواین میتونین برین
جه:فکر نکنم کسی بخواد بریم
ر:من میخوام بمونممم
چ:منم میخوام بمونممم
جه:دیدید؟!
ج:آره مثل اینکه همتون مشتاقین تلسم شهرتون بشکنه
جه:تلسم؟!
م:آره تلسم تلسمی که کسایی که از ما بدشون میان ساختن شهرتون برای همین خوشحال نیست چون تلسم شدن تلسم شهر سما منبع تلسم
چ: *جیغ* تو از کجا اومدی؟!
ر:کر شدممم
جه:چتهههه سکته کردمم
ج:ما بیشتر از تو ترسیدیم تا ملکه
چ:ببخشید
م:من باید بگم ببخشید که بدون هیچ هماهنگیی تلپورت شدم
ج:خوب شد خودت اومدی باهات میخواستم درمورد همین صحبت کنم
م:اگه میخوای بگی چرا شهرتون و ناراحت کردم کار من نبوده
ج:از کجا میدونستی میخواستم این و بگم؟!
م:پروانه هام بهم خبر دادن
ر:اَه از پروانه ها متنفرم
چ:چرا؟! پروانه ها که خیلی نازن
ر:نه خیلی چندش و زشتن!
چ:بی سلیقه!
ج:ملکه حالا که کار شما نیست میشه راهنماییمون کنید که کجا بریم؟
م:بله برین پیش کسی که ازش متنفرم
ج:خب ما که نمیدونیم کجاست یا کیه
م:فقط برین آنسئونگ بعدش خودتون میفهمین کیه
ج:باشه پس، بچه ها بریم آنسوئگ*داد*
جه:باشه*داد*
ج:تو چرا داد میزنی؟!
جه:میخواستم جَو بدم
ج:آهان، خب بریم
*همه باهم به آنسوئگ رفتن*
ج:ممنونم که تا اینحا همراهم بودین حالا اگه میخواین میتونین برین
جه:فکر نکنم کسی بخواد بریم
ر:من میخوام بمونممم
چ:منم میخوام بمونممم
جه:دیدید؟!
ج:آره مثل اینکه همتون مشتاقین تلسم شهرتون بشکنه
جه:تلسم؟!
م:آره تلسم تلسمی که کسایی که از ما بدشون میان ساختن شهرتون برای همین خوشحال نیست چون تلسم شدن تلسم شهر سما منبع تلسم
چ: *جیغ* تو از کجا اومدی؟!
ر:کر شدممم
جه:چتهههه سکته کردمم
ج:ما بیشتر از تو ترسیدیم تا ملکه
چ:ببخشید
م:من باید بگم ببخشید که بدون هیچ هماهنگیی تلپورت شدم
ج:خوب شد خودت اومدی باهات میخواستم درمورد همین صحبت کنم
م:اگه میخوای بگی چرا شهرتون و ناراحت کردم کار من نبوده
ج:از کجا میدونستی میخواستم این و بگم؟!
م:پروانه هام بهم خبر دادن
ر:اَه از پروانه ها متنفرم
چ:چرا؟! پروانه ها که خیلی نازن
ر:نه خیلی چندش و زشتن!
چ:بی سلیقه!
ج:ملکه حالا که کار شما نیست میشه راهنماییمون کنید که کجا بریم؟
م:بله برین پیش کسی که ازش متنفرم
ج:خب ما که نمیدونیم کجاست یا کیه
م:فقط برین آنسئونگ بعدش خودتون میفهمین کیه
ج:باشه پس، بچه ها بریم آنسوئگ*داد*
جه:باشه*داد*
ج:تو چرا داد میزنی؟!
جه:میخواستم جَو بدم
ج:آهان، خب بریم
*همه باهم به آنسوئگ رفتن*
۱.۵k
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.