وقتی کتابخونه داشتی عاشقت میشه 🖇❤
وقتی کتابخونه داشتی عاشقت میشه 🖇❤
پارت 7
هانا دیگه داشتم میرفتم که یه ماشین اومد جلو کتابخونه جیمین بود
جیمین. سلام
هانا. سلام
جیمین. میشه ازت یه خواهش کنم
هانا. اره معلومه
جیمین. ساعت 7 به این آدرس باش
هانا. باشه میام ولی چرا
جیمین. بیای میفهمی
هانا. باشه
جیمین. میری خونه
هانا. اره
جیمین. من میرسونمت
هانا. آخه زحمت میشه
جیمین. نه بابا چه زحمتی
هانا. تو راه هیچ حرفی بینمون رد بدل نشد
جیمین. ممنونم که قبول کردی
هانا.*لبخند* خواهش بای
جیمین. بای
هانا. وقتی رسیدم ساعت 6بود رفتم دوش گرفتم.........
پارت 7
هانا دیگه داشتم میرفتم که یه ماشین اومد جلو کتابخونه جیمین بود
جیمین. سلام
هانا. سلام
جیمین. میشه ازت یه خواهش کنم
هانا. اره معلومه
جیمین. ساعت 7 به این آدرس باش
هانا. باشه میام ولی چرا
جیمین. بیای میفهمی
هانا. باشه
جیمین. میری خونه
هانا. اره
جیمین. من میرسونمت
هانا. آخه زحمت میشه
جیمین. نه بابا چه زحمتی
هانا. تو راه هیچ حرفی بینمون رد بدل نشد
جیمین. ممنونم که قبول کردی
هانا.*لبخند* خواهش بای
جیمین. بای
هانا. وقتی رسیدم ساعت 6بود رفتم دوش گرفتم.........
۱۸.۹k
۱۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.