پارت ۷ : این عشق خونین 🍷
پارت ۷ : # این_عشق_خونین 🍷
ولی خب چه میشه کرد
« ویو پایان پارتی »
......................................
« ویو کوک »
وقتی از پارتی برگشتیم کتم رو انداختم رو تخت خودم هم انداختم رو تخت نمیدونم این چند روز چرا روانم بهم ریختس ولی خب چه میشه کرد رفتم یه حموم ۲۰ مینی گرفتم اومدم یه تیشرت بیا شلوار خونگی پوشیدم و حوله ام رو انداختم رو مو های خیسم رفتم اتاق کارم تمام پرونده های عموم رو بررسی کردم فهمیدم عموم بعد از فوت پدرم قمار بازی میکرد پس به فلیکس زنگ زدم:
(علامت کوک _ علامت فلیکس &)
& الو
_ الو سلام
& سلام کاری داشتی
_ آره
& خب بگو
_ فلیکس بابات قمار باز هست
& خب آره چطور
_ میخوام با پدرت قمار بزنم
& چییییییی سر چیییی
_ سر لیسا قمار میکنم اگه من بردم پدرت لیسا رو به عنوان برده به من میده اگه پدرت برد عمارت پدرم رو میدم
& اوکی ولی چرا عمارت عمو رو میخوای بدی ؟
_ چون پدرت خیلی وقته چشمش به اون عمارته و همیشه با پدرم قمار میکرد تا اون عمارت رو بگیره ولی پدر من همیشه میبرد
& آهان ولی مواظب باش تو قمار اگه داشتی میبردی.........( کوک می پره وسط حرفش )
_ میدونم نمیخواد بهم بگی من اون قمار رو میبرم
& میدونم میبری خب اگه ببری با یک تیر دو نشون رو میزنیم
_ آره ولی به فکر خودت باش که قراره لیسا خواهرت تا حد اکسر مرگ بره
& میدونم ولی تو این کار رو نمیکنی
_ چی کی گفته نمیتونم
& چون لیسا عشق بچگی هات بوده معلومه که نمیتونی
_ باشه حالا ( قطع کرد )
فلیکس راست میگفت من نمیتونم به عشق بچگی هام صدمه بزنم از اون طرف دختر عموم هم هست ولی لیسا هیچ گناهی نکرده بود که من دارم ازش انتقام میگیرم.
آنچه در پارت ۸ خواهید دید :
_ سلام آقای مانوبان
∆ سلام آقای کیم
+ چی گفتی بابا
∆ من تو قمار باختم پس باید تو رو به برده گی به آقای کیم بدم
+ از همتون متنفرم
💫💜پایان پارت 💜💫
💫✨کیوتام✨ 💫
ولی خب چه میشه کرد
« ویو پایان پارتی »
......................................
« ویو کوک »
وقتی از پارتی برگشتیم کتم رو انداختم رو تخت خودم هم انداختم رو تخت نمیدونم این چند روز چرا روانم بهم ریختس ولی خب چه میشه کرد رفتم یه حموم ۲۰ مینی گرفتم اومدم یه تیشرت بیا شلوار خونگی پوشیدم و حوله ام رو انداختم رو مو های خیسم رفتم اتاق کارم تمام پرونده های عموم رو بررسی کردم فهمیدم عموم بعد از فوت پدرم قمار بازی میکرد پس به فلیکس زنگ زدم:
(علامت کوک _ علامت فلیکس &)
& الو
_ الو سلام
& سلام کاری داشتی
_ آره
& خب بگو
_ فلیکس بابات قمار باز هست
& خب آره چطور
_ میخوام با پدرت قمار بزنم
& چییییییی سر چیییی
_ سر لیسا قمار میکنم اگه من بردم پدرت لیسا رو به عنوان برده به من میده اگه پدرت برد عمارت پدرم رو میدم
& اوکی ولی چرا عمارت عمو رو میخوای بدی ؟
_ چون پدرت خیلی وقته چشمش به اون عمارته و همیشه با پدرم قمار میکرد تا اون عمارت رو بگیره ولی پدر من همیشه میبرد
& آهان ولی مواظب باش تو قمار اگه داشتی میبردی.........( کوک می پره وسط حرفش )
_ میدونم نمیخواد بهم بگی من اون قمار رو میبرم
& میدونم میبری خب اگه ببری با یک تیر دو نشون رو میزنیم
_ آره ولی به فکر خودت باش که قراره لیسا خواهرت تا حد اکسر مرگ بره
& میدونم ولی تو این کار رو نمیکنی
_ چی کی گفته نمیتونم
& چون لیسا عشق بچگی هات بوده معلومه که نمیتونی
_ باشه حالا ( قطع کرد )
فلیکس راست میگفت من نمیتونم به عشق بچگی هام صدمه بزنم از اون طرف دختر عموم هم هست ولی لیسا هیچ گناهی نکرده بود که من دارم ازش انتقام میگیرم.
آنچه در پارت ۸ خواهید دید :
_ سلام آقای مانوبان
∆ سلام آقای کیم
+ چی گفتی بابا
∆ من تو قمار باختم پس باید تو رو به برده گی به آقای کیم بدم
+ از همتون متنفرم
💫💜پایان پارت 💜💫
💫✨کیوتام✨ 💫
۵۶۲
۱۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.