2
2
Love dead
ات خب یونگی معرفی نمیکنی
یونگی عا یادم رف اصن این نامجونه اینم جین هوسوک چیمین ته ته و جونگکوک
ات خوشبختم خب چی میخورید
همه ابمیوه
ات بنازم باشه
رف ابمیوه اورد به همه داد همه مونده بودن این اب میوه طبیعیه
کوک ابمیوه طبیعیه
ات نه صنعتیه طبیعیه دیه اب اناناسه
جیمی اوم خوشمزست
ات نظر لطفته اخه من پیش یکی بودم همش غذای های تستی رو براش درست میکردم یونگی زیر لب خندید ات منظورش کوک بود
جیمی باتو بود
کوک عاره
بعد از رفتن اعضا
یونگی بیا بازی
ات هستممممم
نشستن بازی کردن
ات من بردممممم
یونگی یاااااا
ات یاشه خنده بغلش کرد
یونگی میشه همینطوری تا ابد بمونی
ات خنده
کوک پشت پنجره نگا میکرد یکم ناراحت شد
یونگی ات
ات هوم پیشی
یونگی یاا پیشی
ات تو پیشی منی
یونگی باشه
ات خنده
یونگی ات گوشتو بیار
ات گوششو اورد نزدیک یونگی دم گوش ات گف
یونگی چن روز دیه تولد جیمینه میریم یکم شیطونی کنیم
ات لبخند ملیح
یونگی لبخند ملیح
ات خنده
یونگی خنده
رفتن روی تخت که خبوابن
یونگی دوست دارم خرگوش کوچولو
ات منم دوست دارم اوپا
یونگی خنده
پیش هم خوابیدن
فردا صبح پاشدن
رفتن پارکیک ه همیشه با کوک میرف
که کوک رو دیدن اونجا
یونگی رف پشت صندلی کوم ازونور بیاد که ات بگه اوپا
ات پس کجاهه بلند که کو کبشنوه
کوک ینی منتظر کیه
ات عا اوپااااا
یونگی اتتت
ات پرید بغل یونگی
ات بریم
یونگی بریم چگیا
رفتن
کوک منو منو به این زودی فراموش کرد ناراحت
جیمی کوک کجا بودی
کوک هیچی رفتم دور بزنم
جیمی عاها
هوسوک برنامه ریخت برای تولد
یونگی بنظرم کیک رو ات درست کنه
ات اره درسته بعضیا بدشون میاد ولی دیکه نمیدونم
کوک باشه
همه باشه
ات خب چطوری اینطوری خوبه
کوک هه از پسش بر میای
ات عاره
رف
ات رف مواد کیک رو خرید بچها داشتن برنامه میریختن
ات خب وسایل تولد رو گرفتم
جیمین جانمممم
ات خو چیکار کنم سریعم دیه
جیمی خنده
Love dead
ات خب یونگی معرفی نمیکنی
یونگی عا یادم رف اصن این نامجونه اینم جین هوسوک چیمین ته ته و جونگکوک
ات خوشبختم خب چی میخورید
همه ابمیوه
ات بنازم باشه
رف ابمیوه اورد به همه داد همه مونده بودن این اب میوه طبیعیه
کوک ابمیوه طبیعیه
ات نه صنعتیه طبیعیه دیه اب اناناسه
جیمی اوم خوشمزست
ات نظر لطفته اخه من پیش یکی بودم همش غذای های تستی رو براش درست میکردم یونگی زیر لب خندید ات منظورش کوک بود
جیمی باتو بود
کوک عاره
بعد از رفتن اعضا
یونگی بیا بازی
ات هستممممم
نشستن بازی کردن
ات من بردممممم
یونگی یاااااا
ات یاشه خنده بغلش کرد
یونگی میشه همینطوری تا ابد بمونی
ات خنده
کوک پشت پنجره نگا میکرد یکم ناراحت شد
یونگی ات
ات هوم پیشی
یونگی یاا پیشی
ات تو پیشی منی
یونگی باشه
ات خنده
یونگی ات گوشتو بیار
ات گوششو اورد نزدیک یونگی دم گوش ات گف
یونگی چن روز دیه تولد جیمینه میریم یکم شیطونی کنیم
ات لبخند ملیح
یونگی لبخند ملیح
ات خنده
یونگی خنده
رفتن روی تخت که خبوابن
یونگی دوست دارم خرگوش کوچولو
ات منم دوست دارم اوپا
یونگی خنده
پیش هم خوابیدن
فردا صبح پاشدن
رفتن پارکیک ه همیشه با کوک میرف
که کوک رو دیدن اونجا
یونگی رف پشت صندلی کوم ازونور بیاد که ات بگه اوپا
ات پس کجاهه بلند که کو کبشنوه
کوک ینی منتظر کیه
ات عا اوپااااا
یونگی اتتت
ات پرید بغل یونگی
ات بریم
یونگی بریم چگیا
رفتن
کوک منو منو به این زودی فراموش کرد ناراحت
جیمی کوک کجا بودی
کوک هیچی رفتم دور بزنم
جیمی عاها
هوسوک برنامه ریخت برای تولد
یونگی بنظرم کیک رو ات درست کنه
ات اره درسته بعضیا بدشون میاد ولی دیکه نمیدونم
کوک باشه
همه باشه
ات خب چطوری اینطوری خوبه
کوک هه از پسش بر میای
ات عاره
رف
ات رف مواد کیک رو خرید بچها داشتن برنامه میریختن
ات خب وسایل تولد رو گرفتم
جیمین جانمممم
ات خو چیکار کنم سریعم دیه
جیمی خنده
۱۷.۶k
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.