فیک ناول.پارت9.Main Character's:Jung kook,A/T,Jin,Suga,R.M,J-hope,Jimin,V
Didn't you love me?
part9
Main Character's:Jung kook,A/T,Jin,Suga,R.M,J-hope,Jimin,V
تن فروشی میکرد و مواد مخدر میگرفت از دیگران و به صورت عمده پخش میکرد به دخانیات های غیر قانونی..پول و سود خوبی بابتش به دست میاورد..از جایی که از وقتی تصادف شد دیگه منو ندیده بود و من خیلی تغییر کرده بودم..توی تصادف ی خط زخم روی سمت چپ لب بالاییم افتاد و حالت شکسته گرفت حتا روی ساق پای سمت راستم هم ی زخم به صورت خط افتاد..همچی تقصیر اون و هم دستاش بود..رفتم جلو و در بزرگ رو به روم رو زدم..در باز شد و کلی آدم مسلح داخل بودن و جونگکوک رو دیدم که با دست بسته روی زمین نشسته بود و به دیوار تکیه داده بود که وقتی در باز شد سریع سرشو برگردوند و نگاه کرد معلوم بود که برای اتفاقی که قرار بود براش بیوفته داشته بزور کنار میامده و خودشو نصیحت میکرده..جونگکوک گلدن مکنه ما خیلی قویه..همینطور داشتیم همدیگرو نگاه که جانگ مون هه از اتاقش بیرون اومد..رفتم داخل و به طور مساوی با جونگکوک و جانگ مون هه فاصله داشتم..*به طور توهین آمیزی دست زدم..ا/ت:براوو(آفرین)براوو,دستت درد نکنه مردیکه اسکل که ی بار بهم فرصت دیدن بایسمو دادی..جونگکوک که با حالت ناباوری و متعجب بهم نگاه میکرد خیلی کیوت و هات بود..ا/ت:خب دیگه بازی بسهخودمون تمومش میکنیم ولی بزار اون بره..*جانگ مون هه که فقط نگاه میکرد..ا/ت:هوی با توام,بزار بره اون بیگناهه,اونی که باید تقاص بده تویی نه اون..جانگ مون هه:تو دیگه کدوم خری خوشگلی که با پای خودت خودتو انداختی توی دردسر؟ای دختره ی احمق بخاطر این اومدی؟
part9
Main Character's:Jung kook,A/T,Jin,Suga,R.M,J-hope,Jimin,V
تن فروشی میکرد و مواد مخدر میگرفت از دیگران و به صورت عمده پخش میکرد به دخانیات های غیر قانونی..پول و سود خوبی بابتش به دست میاورد..از جایی که از وقتی تصادف شد دیگه منو ندیده بود و من خیلی تغییر کرده بودم..توی تصادف ی خط زخم روی سمت چپ لب بالاییم افتاد و حالت شکسته گرفت حتا روی ساق پای سمت راستم هم ی زخم به صورت خط افتاد..همچی تقصیر اون و هم دستاش بود..رفتم جلو و در بزرگ رو به روم رو زدم..در باز شد و کلی آدم مسلح داخل بودن و جونگکوک رو دیدم که با دست بسته روی زمین نشسته بود و به دیوار تکیه داده بود که وقتی در باز شد سریع سرشو برگردوند و نگاه کرد معلوم بود که برای اتفاقی که قرار بود براش بیوفته داشته بزور کنار میامده و خودشو نصیحت میکرده..جونگکوک گلدن مکنه ما خیلی قویه..همینطور داشتیم همدیگرو نگاه که جانگ مون هه از اتاقش بیرون اومد..رفتم داخل و به طور مساوی با جونگکوک و جانگ مون هه فاصله داشتم..*به طور توهین آمیزی دست زدم..ا/ت:براوو(آفرین)براوو,دستت درد نکنه مردیکه اسکل که ی بار بهم فرصت دیدن بایسمو دادی..جونگکوک که با حالت ناباوری و متعجب بهم نگاه میکرد خیلی کیوت و هات بود..ا/ت:خب دیگه بازی بسهخودمون تمومش میکنیم ولی بزار اون بره..*جانگ مون هه که فقط نگاه میکرد..ا/ت:هوی با توام,بزار بره اون بیگناهه,اونی که باید تقاص بده تویی نه اون..جانگ مون هه:تو دیگه کدوم خری خوشگلی که با پای خودت خودتو انداختی توی دردسر؟ای دختره ی احمق بخاطر این اومدی؟
۶.۴k
۲۱ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.