تفسیر قرآن
ادامه نکات تفسیری آیه 1 تا 3 سوره والعصر
بازار دنيا
نگاه اجمالى به آيات قرآن ما را به اين نكته اساسى مى رساند كه دنيا بازار است و تمام مردم عمر و توان و استعداد خودشان را در آن عرضه مى كنند و فروش جنس در اين بازار اجبارى است. حضرت على عليه السلام مى فرمايد: «نفس المرء خطاه الى اجله»(156) يعنى نفس كشيدن انسان گامى به سوى مرگ است. پس انسان الزاماً سرمايه عمر را هر لحظه از دست مى دهد و ما نمى توانيم از رفتن عمر و توان خود جلوگيرى كنيم. بخواهيم يا نخواهيم توان و زمان ما از دست ما مى رود. لذا در اين بازار آنچه مهم است انتخاب مشترى است. افرادى با خدا معامله مى كنند و هر چه دارند در طبق اخلاص گذاشته و در راه او و براى رضاى او گام بر مى دارند اين افراد، عمر فانى را باقى كرده و دنيا را با بهشت و رضوان الهى معامله مى كنند. اين دسته برندگان واقعى هستند، زيرا اولاً خريدار آنها خداوندى است كه تمام هستى از اوست.
ثانياً اجناس ناچيز را هم مى خرد. «فمن يعمل مثقال ذرّة خيراً يره»(157)
ثالثاً گران مى خرد و بهاى او بهشت ابدى است. «خالدين فيها»(158)
رابعاً اگر به دنبال انجام كار خوب وبديم امّا موفق به عمل نشديم باز هم پاداش مى دهد. «ليس للانسان الا ما سعى»(159) يعنى اگر كسى سعى كرد گرچه عملى صورت نگرفت كامياب مى شود.
خامساً پاداش را چند برابر مى دهد. «اضعافاً مضاعفة»(160) به قول قرآن تا هفتصد برابر پاداش مى دهد و پاداش انفاق هاى نيك مثل دانه اى است كه هفت خوشه از آن برويد و در هر خوشه صد دانه باشد.
امّا كسانى كه در اين بازار، عمر خود را به هوسهاى خود يا ديگران بفروشند و به فكر رضاى خداوند نباشند، خسارتى سنگين كرده اند كه قرآن چنين تعبيراتى در مورد آنها دارد:
تجارت بد انجام داده اند. «بئسما اشتروا به انفسهم»(161)
تجارتشان سود ندارد. «فما ربحت تجارتهم»(162)
زيان كردند. «خسروا انفسهم»(163)
زيان آشكار كردند. «خسراناً مبيناً»(164)
در زيان غرق شدند. «لفى خسر»(165)
در ديد اين گروه، زرنگ و زيرك كسى است كه بتواند با هر كار و كلام و شيوه اى، خواه حق و خواه باطل، زندگى مرفهى براى خود درست كند و در جامعه شهرت و محبوبيّتى يا مقام و مدالى كسب كند و در غير اين صورت به او لقب باخته، عقب افتاده و بدبخت مى دهند.
امّا در فرهنگ اسلامى، زيرك كسى است كه از نفس خود حساب بكشد و آن را رها نكند، براى زندگى ابدى كار كند و هر روزش بهتر از ديروزش باشد. از مرگ غافل نباشد و به جاى هرزگى و حرص و ستم به سراغ تقوا و قناعت و عدالت برود.
امام هادى عليه السلام فرمودند: «الدّنيا سوق ربح قوم و خسر آخرون» دنيا بازارى است كه گروهى سود بردند و گروهى زيانكار شدند.(166)
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
بازار دنيا
نگاه اجمالى به آيات قرآن ما را به اين نكته اساسى مى رساند كه دنيا بازار است و تمام مردم عمر و توان و استعداد خودشان را در آن عرضه مى كنند و فروش جنس در اين بازار اجبارى است. حضرت على عليه السلام مى فرمايد: «نفس المرء خطاه الى اجله»(156) يعنى نفس كشيدن انسان گامى به سوى مرگ است. پس انسان الزاماً سرمايه عمر را هر لحظه از دست مى دهد و ما نمى توانيم از رفتن عمر و توان خود جلوگيرى كنيم. بخواهيم يا نخواهيم توان و زمان ما از دست ما مى رود. لذا در اين بازار آنچه مهم است انتخاب مشترى است. افرادى با خدا معامله مى كنند و هر چه دارند در طبق اخلاص گذاشته و در راه او و براى رضاى او گام بر مى دارند اين افراد، عمر فانى را باقى كرده و دنيا را با بهشت و رضوان الهى معامله مى كنند. اين دسته برندگان واقعى هستند، زيرا اولاً خريدار آنها خداوندى است كه تمام هستى از اوست.
ثانياً اجناس ناچيز را هم مى خرد. «فمن يعمل مثقال ذرّة خيراً يره»(157)
ثالثاً گران مى خرد و بهاى او بهشت ابدى است. «خالدين فيها»(158)
رابعاً اگر به دنبال انجام كار خوب وبديم امّا موفق به عمل نشديم باز هم پاداش مى دهد. «ليس للانسان الا ما سعى»(159) يعنى اگر كسى سعى كرد گرچه عملى صورت نگرفت كامياب مى شود.
خامساً پاداش را چند برابر مى دهد. «اضعافاً مضاعفة»(160) به قول قرآن تا هفتصد برابر پاداش مى دهد و پاداش انفاق هاى نيك مثل دانه اى است كه هفت خوشه از آن برويد و در هر خوشه صد دانه باشد.
امّا كسانى كه در اين بازار، عمر خود را به هوسهاى خود يا ديگران بفروشند و به فكر رضاى خداوند نباشند، خسارتى سنگين كرده اند كه قرآن چنين تعبيراتى در مورد آنها دارد:
تجارت بد انجام داده اند. «بئسما اشتروا به انفسهم»(161)
تجارتشان سود ندارد. «فما ربحت تجارتهم»(162)
زيان كردند. «خسروا انفسهم»(163)
زيان آشكار كردند. «خسراناً مبيناً»(164)
در زيان غرق شدند. «لفى خسر»(165)
در ديد اين گروه، زرنگ و زيرك كسى است كه بتواند با هر كار و كلام و شيوه اى، خواه حق و خواه باطل، زندگى مرفهى براى خود درست كند و در جامعه شهرت و محبوبيّتى يا مقام و مدالى كسب كند و در غير اين صورت به او لقب باخته، عقب افتاده و بدبخت مى دهند.
امّا در فرهنگ اسلامى، زيرك كسى است كه از نفس خود حساب بكشد و آن را رها نكند، براى زندگى ابدى كار كند و هر روزش بهتر از ديروزش باشد. از مرگ غافل نباشد و به جاى هرزگى و حرص و ستم به سراغ تقوا و قناعت و عدالت برود.
امام هادى عليه السلام فرمودند: «الدّنيا سوق ربح قوم و خسر آخرون» دنيا بازارى است كه گروهى سود بردند و گروهى زيانكار شدند.(166)
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
۱.۱k
۰۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.