چند پارتی جونگکوک ⁴

+ جونگ....کوک درد دارم( بی جون)
ویوکوک
( بلندش کردم بردمش حموم گذاشتمش تو وان خودمم پشتش نشستم گذاشتمش رو پام و شکمش رو ماساژ دادم)
+جونگکوک
_ جانم؟
+ ببخشید، میدونم دوسش نداشتی ولی خب میخواستم ببینم چجوریه
_ اخه یکی به تو بگه دختر اونجا جای پرسینگ زدنه بعدشم تو مال منی هیچوقت بهت اجازه نمیدم به پوصتینت یا هر جای دیگر دست بزنی فهمیدی؟
+ اره، بخشیدی؟
_اره ولی دفعه‌ی آخرت باشه از این کارا میکنی
+ باشه
_ ( بعد ۳۰ مین از حموم اومدیم بیرون لباس پوشیدیم رفتیم رو تخت
که ا.ت به پشت خوابید و منم بغلش کردم و گردنشو بوسیدم)
_ درد نداری؟
+ نه زیاد
_( وایستا الان بیام)
ویوکوک
_( رفتم براش یه مسکن از اشپز خونه اوردم که بهتر بشه)
_بیا اینو بخور( قرصو میگه منحرف)
+ این چیه؟
_ مسکن
+ اهان مرسی
_ بخواب شکمت رو ماساژ بدم
+( جونگکوک شکممو داشت ماساژ میداد که کم کم چشمام گرم شد و خوابم گرفت)
۱۰ مین بعد
_ ( دیدم خوابش گرفته پتو رو کشیدم روش و خودمم خوابیدم)









The end