وانشات پارت⁴ من برمیگردم
پرش زمانی 1۰ سال بعد
خب تو این ده سال من خیلی پیشرفت کردم شدم جزو یکی از بهترین ایدل های زن الان بست و چهار سالمه ده سال گذشته ولی من هنوز تهیونگو دوست دارم مامانم رفته امریکا داره تو اکثر شهر های امریکا شعبه ی دامپزشکی میزنه و منم که واسه خودم یه ویلا دارم لیا گاهی اوقات میاد بهم سر میزنه لونا هم که هر روز پیشمه:! امشب جشن بهترین ایدله ساله که از بین ایدل های مرد و زن یکی رو انتخاب میکنن باید اماده شم یهو صدای زنگ در اومد سریع رفتم در رو باز کنم در باز کردم دیدم لیا و لونا باهم اومدن بغلشون کردم
لونا:امشب باید بدرخشی چون برنده خودتیی
ات:از کجا معلوم الکی ذوق نکنید
لیا:مطمئنیم اخرین اهنگت و رقصت ترکوند
ات:اوم
ات:بچه ها بیاین بشینین نسکافه و شکلات بیارم براتون سریع رفتن نشستن
لیا:ا خیلی خوشمزست مخصوصا شکالتش ات دست درد نکنه
لونا:اره راس میگه
ات:لیا
لیا:جانم
ات:حالش خوبه؟
لیا:کی ته؟
ات:اوم
لیا:اوه اره خوبه بد نیست اونم حالتو میپرسه میگه کجاس چیکار میکنه یبارم پرسید دوست پسر داره؟ من گفتم اره باورت نمیشه انقد عصبی شده بود قرمزززز عینه گوجه بعد تو اتاقش داشت گریه میکرد بعد بهش کفتم شوخی کردم اروم شد
لونا :این هنوز ات رو دوس داره
ات:اگه دوسم داشت ولم نمی کرد(بلند)
لونا:باشه حالا بلند شو بریم امادت کنیم یک ساعت دیگه جشنه
بردنم داخل اتاق یه ارایش لایت خوشگل برام کردن مو هامو مدل دادن به رنگ موی موقت زدن با شامپو رنگ لباسمو پوشیدم که مشکی بودش (عکسا تو اسلایدا هس)
دیگه کم کم ساعت شش و نیم بودش
لیا:جون
لونا:امشب سعی کن سالم بیای خونه ما منتظرتیم
ات:باشه خدافظ
رفتم سوار ماشین شدم به راننده گفتم بره کمپانی رسیدیم کمپانی در رو واسم باز کردن که همه داد میزدن ات رو فرش قرمز با اعتماد بنفس سرم رو بالا گرفتم و رفتم یمت در دره ورودی وایسادام برگشتم پشت سرم و یه بوس واسه طرفدارا فرستادم و دست تکون دادم رفتم داخل همه ادمای قدرت مند اونجا بودن نصف ایدلا که ینفر اومد رو صحنه
اقای چانگ:خب سلام وقتتون بخیر بانو ها و اقایان عزیز ما امروز اینجا دوره هم جمع شدیم که بهترین ایدل سولو ی امسال رو مشخص کنیم لطفا از خودتون پذیرایی کنید
که همه دست زدن
اقای چانگ:خب حالا این دو ایدل با جنسیت های مختلف کی هستند؟ اول اسم اون خانم رو میگم خببب برنده ی سولو ی امسال کسی نیست جزززززززز خانم پارکککککک ات
تو شوک بودم همه دست میزدن نور افتاد روی من و منم حرکت کردم سمته صحنه
تهیونگ ویو
پشمام چه حسی داره عشقتو بعد ده سال ببینی چقد قشنگ شده خدای من
که اومد رو صحنه و جایزه رو بهش دادن و اومد جلوی میکرفون
ات: خیلی ممنونم از تمام دوستان و عزیزانم که داخل سخت ترین روزام ازم حمایت کردن و منو .........
خب تو این ده سال من خیلی پیشرفت کردم شدم جزو یکی از بهترین ایدل های زن الان بست و چهار سالمه ده سال گذشته ولی من هنوز تهیونگو دوست دارم مامانم رفته امریکا داره تو اکثر شهر های امریکا شعبه ی دامپزشکی میزنه و منم که واسه خودم یه ویلا دارم لیا گاهی اوقات میاد بهم سر میزنه لونا هم که هر روز پیشمه:! امشب جشن بهترین ایدله ساله که از بین ایدل های مرد و زن یکی رو انتخاب میکنن باید اماده شم یهو صدای زنگ در اومد سریع رفتم در رو باز کنم در باز کردم دیدم لیا و لونا باهم اومدن بغلشون کردم
لونا:امشب باید بدرخشی چون برنده خودتیی
ات:از کجا معلوم الکی ذوق نکنید
لیا:مطمئنیم اخرین اهنگت و رقصت ترکوند
ات:اوم
ات:بچه ها بیاین بشینین نسکافه و شکلات بیارم براتون سریع رفتن نشستن
لیا:ا خیلی خوشمزست مخصوصا شکالتش ات دست درد نکنه
لونا:اره راس میگه
ات:لیا
لیا:جانم
ات:حالش خوبه؟
لیا:کی ته؟
ات:اوم
لیا:اوه اره خوبه بد نیست اونم حالتو میپرسه میگه کجاس چیکار میکنه یبارم پرسید دوست پسر داره؟ من گفتم اره باورت نمیشه انقد عصبی شده بود قرمزززز عینه گوجه بعد تو اتاقش داشت گریه میکرد بعد بهش کفتم شوخی کردم اروم شد
لونا :این هنوز ات رو دوس داره
ات:اگه دوسم داشت ولم نمی کرد(بلند)
لونا:باشه حالا بلند شو بریم امادت کنیم یک ساعت دیگه جشنه
بردنم داخل اتاق یه ارایش لایت خوشگل برام کردن مو هامو مدل دادن به رنگ موی موقت زدن با شامپو رنگ لباسمو پوشیدم که مشکی بودش (عکسا تو اسلایدا هس)
دیگه کم کم ساعت شش و نیم بودش
لیا:جون
لونا:امشب سعی کن سالم بیای خونه ما منتظرتیم
ات:باشه خدافظ
رفتم سوار ماشین شدم به راننده گفتم بره کمپانی رسیدیم کمپانی در رو واسم باز کردن که همه داد میزدن ات رو فرش قرمز با اعتماد بنفس سرم رو بالا گرفتم و رفتم یمت در دره ورودی وایسادام برگشتم پشت سرم و یه بوس واسه طرفدارا فرستادم و دست تکون دادم رفتم داخل همه ادمای قدرت مند اونجا بودن نصف ایدلا که ینفر اومد رو صحنه
اقای چانگ:خب سلام وقتتون بخیر بانو ها و اقایان عزیز ما امروز اینجا دوره هم جمع شدیم که بهترین ایدل سولو ی امسال رو مشخص کنیم لطفا از خودتون پذیرایی کنید
که همه دست زدن
اقای چانگ:خب حالا این دو ایدل با جنسیت های مختلف کی هستند؟ اول اسم اون خانم رو میگم خببب برنده ی سولو ی امسال کسی نیست جزززززززز خانم پارکککککک ات
تو شوک بودم همه دست میزدن نور افتاد روی من و منم حرکت کردم سمته صحنه
تهیونگ ویو
پشمام چه حسی داره عشقتو بعد ده سال ببینی چقد قشنگ شده خدای من
که اومد رو صحنه و جایزه رو بهش دادن و اومد جلوی میکرفون
ات: خیلی ممنونم از تمام دوستان و عزیزانم که داخل سخت ترین روزام ازم حمایت کردن و منو .........
۲۸.۵k
۰۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.