ات-نه نه بیا بریم اونجا رو ببینیم
ات-نه نه بیا بریم اونجا رو ببینیم
دستم و گرفت و هم قدم شدیم...
[چندروزبعد]
_ᴶᵉᵒⁿᴶᵘⁿᵍᵏᵒᵒᵏ
تن پوش سفید و تن کردم. دستی تو موهای خیسم کشیدم و رو تخت نشستم
به ات که خوابیده بود نگاه کردم لبخندی زدم...
بوسه ایی روی چشماش کاشتم!
شروع کردم به تند تند تکون دادنش
جونگکوک-ات ات ات
ترسیده چشماش و باز کرد از جاش پرید
ات-هی چیشده جونگ کوکی؟
خنده خرگوشی سر دادم محکم بلندش کردم و بغلش کردم و کنار گوشش لب زدم
جونگکوک-یعنی الان مطمئن شم که تو منو واقعا دوس داری!
قیافه ترسیده اش تبدیل به پوکر شد هانا تول سد
یهو قرمز شد و با تمام توان اسمم رو جیغ زد
جونگکوک-هِی هِی الان فکر میکنن دارم تو،ت می،کوبم
که اینجوری اسمم و جیغ میزنی ژاکلینم!
چشمام بسته بود و چیزی از قیافه اش نمیدیم
وقتی سوزش گردنم و حس کردم متوجه شدم گردنمو گاز گرفته
ات-اینم عوض کاری و حرفی که زدی..عوضی جذاب!
لبمو گزیدم واز جام بلند شدم به خون مردگی رو گردنم نگاه کردم
نیشخند شیطانی زدم
برگشتم سمت ات که داشت لباساش و میکند از تنش
جونگکوک-هی ات نظرته شام بریم رستوران معروف شهر؟
ات-اره آره موافقم!
دستم و گرفت و هم قدم شدیم...
[چندروزبعد]
_ᴶᵉᵒⁿᴶᵘⁿᵍᵏᵒᵒᵏ
تن پوش سفید و تن کردم. دستی تو موهای خیسم کشیدم و رو تخت نشستم
به ات که خوابیده بود نگاه کردم لبخندی زدم...
بوسه ایی روی چشماش کاشتم!
شروع کردم به تند تند تکون دادنش
جونگکوک-ات ات ات
ترسیده چشماش و باز کرد از جاش پرید
ات-هی چیشده جونگ کوکی؟
خنده خرگوشی سر دادم محکم بلندش کردم و بغلش کردم و کنار گوشش لب زدم
جونگکوک-یعنی الان مطمئن شم که تو منو واقعا دوس داری!
قیافه ترسیده اش تبدیل به پوکر شد هانا تول سد
یهو قرمز شد و با تمام توان اسمم رو جیغ زد
جونگکوک-هِی هِی الان فکر میکنن دارم تو،ت می،کوبم
که اینجوری اسمم و جیغ میزنی ژاکلینم!
چشمام بسته بود و چیزی از قیافه اش نمیدیم
وقتی سوزش گردنم و حس کردم متوجه شدم گردنمو گاز گرفته
ات-اینم عوض کاری و حرفی که زدی..عوضی جذاب!
لبمو گزیدم واز جام بلند شدم به خون مردگی رو گردنم نگاه کردم
نیشخند شیطانی زدم
برگشتم سمت ات که داشت لباساش و میکند از تنش
جونگکوک-هی ات نظرته شام بریم رستوران معروف شهر؟
ات-اره آره موافقم!
۱۵.۴k
۱۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.