رمان عاشقم باش🙃🫀
part 94
همینطوری غرق فکر بودم که یهو زن عموی ارسلان گفت:راستی چرا اینقدر زود بچه دار شدید؟
من:واقعا ببخشید از شما اجازه نگرفتم دیگه تکرار نمیشه
ارسلان داشت از خنده میترکید
زن عموئه که کلا فقط میخواست منو بکشه
اروم گفت:همینه که میگم شقایق بهتر بود دیه😏
شقایق:حیف بچتونم دختره نمیتونه وارث عمو شه کلا دیگه کاشی از بین میره
ارسلان:زندگی ماست زیاد ربطی به تو نداره
خلاصه نهار خوردیم و رفتیم تو ماشین نشستیم که بریم خونه یه لحظه همو نگاه کردیم از خنده پاره شدیم😂
ارسلان:وایییییی دیانااااااا خدایی بنده خدا ها اینطوری جوابشونو دادیم😂😂😂
من:بنده خدا چیه حقشونه اون از شقایق اسکل اینم از اینا سرشون تو کون مردمه😂😂😂😂
ارسلان:دیانااااااا😂😂😂😂😂😂
من:خو راس میگم دیگههههه😂😂😂😂😂
ارسلان:به خدا تاحالا تو زندگیم اینقدر نخندیده بودم😂😂😂
من:😂😂😂
#رمان
#عشق
#دیانا
#دیانا_رحیمی
#ارسلان
#ارسلان_کاشی
#اکیپ_سلاطین
#اکیپ_نیکا
همینطوری غرق فکر بودم که یهو زن عموی ارسلان گفت:راستی چرا اینقدر زود بچه دار شدید؟
من:واقعا ببخشید از شما اجازه نگرفتم دیگه تکرار نمیشه
ارسلان داشت از خنده میترکید
زن عموئه که کلا فقط میخواست منو بکشه
اروم گفت:همینه که میگم شقایق بهتر بود دیه😏
شقایق:حیف بچتونم دختره نمیتونه وارث عمو شه کلا دیگه کاشی از بین میره
ارسلان:زندگی ماست زیاد ربطی به تو نداره
خلاصه نهار خوردیم و رفتیم تو ماشین نشستیم که بریم خونه یه لحظه همو نگاه کردیم از خنده پاره شدیم😂
ارسلان:وایییییی دیانااااااا خدایی بنده خدا ها اینطوری جوابشونو دادیم😂😂😂
من:بنده خدا چیه حقشونه اون از شقایق اسکل اینم از اینا سرشون تو کون مردمه😂😂😂😂
ارسلان:دیانااااااا😂😂😂😂😂😂
من:خو راس میگم دیگههههه😂😂😂😂😂
ارسلان:به خدا تاحالا تو زندگیم اینقدر نخندیده بودم😂😂😂
من:😂😂😂
#رمان
#عشق
#دیانا
#دیانا_رحیمی
#ارسلان
#ارسلان_کاشی
#اکیپ_سلاطین
#اکیپ_نیکا
۲۲.۴k
۲۰ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.