part:10
part:10
+رفتم داخل ک دیدم تهیونگ با ی دسته گل رز قرمز وایساده اومد نزدیکم
_ات منو ببخش میدونم تخصیر تو نبود
میتونی ببخشی منو(ناراحت و پشیمون)
+اگه میدونستی پس چرا بازم کارت و انجام دادی هااا(بابغص)
_چو...ن چ..و..ن من ..دوست دارم ات
+تعجب کرده بودم از حرفش ک گفتم
+تو واقعا دوسم دادی
_اره از همون روزی ک تو مدرسه دیدمت یه حس عجیبی داشتم بعد وقتی فهمیدم ک دختر جانگی بهش گفتم باید دخترت و بدی بهم هر چقد پول بخای بهت میدم اونم قبول کرد
+ت..و چ..یکار کردی؟.. تو میدونی بااین کارت چقد بهم سختی دادی منی که تمام تلاشمو کردم ب اینجا رسیدم میخاصتم دکترشم ولی بااین کارت زندگیمو نابود کردی نابود بود نابود ترش کردی (بابغض)
_ات من متاسفم منو ببخش میدونم خیلی عصبی ولی باهم درستش میکنیم حرچی بگی من قبول میکنم
+ هر چی بگم قبول میکنی باشه پس لدفن دست از سرم بردار میخام برم از اینجا اگ میخای ببخشمت این کارو بکن
_قلبم در گرفت از حرفش ولی چون دوسش داشتم نمیتونستم بهش بگم ن میخاصتم خوشحال باشه پس قبول کردم
_باشه ات میتونی از اینجا بری
+تعجب کردم فک کردم قبول نمیکنه ولی قبول کرد
+ بب.. ب باشه پس من میرم
رفتم بالا تو اتاقم تا چیزایی ک میخوامو بر دارم برم ولی دلم نمیخاصت برم نکنه منم دوسش دارم
اونم منو دوس دارع اگ نداشت بهم اجازه نمیداد برم نمیتونم حسمو از خودم پنهون کنم منم دوسش دارم رفتم پایین
دیم تهیونگ رو مبل نشسته سرشو اورد بالا دیدم خیلی ناراحت از قیافش معلوم بود خیلی بغض کرده ولی نمیتونه بروز بده
_می..ری(بغض)تادم در همراهیت میکنم
+بلند شد میخاصت بره ک دستشو گرفتم
_مگ نمیخای بری
+بغلش کردم تهیونگ منم دوست دارم نمیخام برم
_ذوق کردم واقعا توام دوسم داری
+اومم
دستاشو دور کمرم حلقه کرد منو کشید سمت خودش
صورتشو اوردنزدیک ل..ب..اشو گذاشت رولبام ارم مک...میزد منم همراهیش کردم
که یهو ی صدایی اومد برگشتیم دیدیم ک...
+رفتم داخل ک دیدم تهیونگ با ی دسته گل رز قرمز وایساده اومد نزدیکم
_ات منو ببخش میدونم تخصیر تو نبود
میتونی ببخشی منو(ناراحت و پشیمون)
+اگه میدونستی پس چرا بازم کارت و انجام دادی هااا(بابغص)
_چو...ن چ..و..ن من ..دوست دارم ات
+تعجب کرده بودم از حرفش ک گفتم
+تو واقعا دوسم دادی
_اره از همون روزی ک تو مدرسه دیدمت یه حس عجیبی داشتم بعد وقتی فهمیدم ک دختر جانگی بهش گفتم باید دخترت و بدی بهم هر چقد پول بخای بهت میدم اونم قبول کرد
+ت..و چ..یکار کردی؟.. تو میدونی بااین کارت چقد بهم سختی دادی منی که تمام تلاشمو کردم ب اینجا رسیدم میخاصتم دکترشم ولی بااین کارت زندگیمو نابود کردی نابود بود نابود ترش کردی (بابغض)
_ات من متاسفم منو ببخش میدونم خیلی عصبی ولی باهم درستش میکنیم حرچی بگی من قبول میکنم
+ هر چی بگم قبول میکنی باشه پس لدفن دست از سرم بردار میخام برم از اینجا اگ میخای ببخشمت این کارو بکن
_قلبم در گرفت از حرفش ولی چون دوسش داشتم نمیتونستم بهش بگم ن میخاصتم خوشحال باشه پس قبول کردم
_باشه ات میتونی از اینجا بری
+تعجب کردم فک کردم قبول نمیکنه ولی قبول کرد
+ بب.. ب باشه پس من میرم
رفتم بالا تو اتاقم تا چیزایی ک میخوامو بر دارم برم ولی دلم نمیخاصت برم نکنه منم دوسش دارم
اونم منو دوس دارع اگ نداشت بهم اجازه نمیداد برم نمیتونم حسمو از خودم پنهون کنم منم دوسش دارم رفتم پایین
دیم تهیونگ رو مبل نشسته سرشو اورد بالا دیدم خیلی ناراحت از قیافش معلوم بود خیلی بغض کرده ولی نمیتونه بروز بده
_می..ری(بغض)تادم در همراهیت میکنم
+بلند شد میخاصت بره ک دستشو گرفتم
_مگ نمیخای بری
+بغلش کردم تهیونگ منم دوست دارم نمیخام برم
_ذوق کردم واقعا توام دوسم داری
+اومم
دستاشو دور کمرم حلقه کرد منو کشید سمت خودش
صورتشو اوردنزدیک ل..ب..اشو گذاشت رولبام ارم مک...میزد منم همراهیش کردم
که یهو ی صدایی اومد برگشتیم دیدیم ک...
۹.۱k
۱۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.