🖤 بلک گرل 🖤 پارت ۱۸🩶🩶🩶🩶
🖤 بلک گرل 🖤 پارت ۱۸🩶🩶🩶🩶
توکا از روی پشت بوم خونه ها میره به خونه ی خودش برای اینکه دیگه کسی نبینتش .
ویو راوی
توکا میرسه دم در خونش درو باز میکنه که شو میپره تو بغلش و با گریه میگه
شو : خواهر چرا دیر اومدی
توکا : ببخشید شو ببخشید دیرم شد
توکا و شو میرن داخل توکا لباساشو عوض میکنه و میره توی اشپزخونه تا چیزی بیاره تا خودش و شو بخورن
شو: نه سان گوشیت زنگ میخوره
توکا : باشه ببینم کی میتسویاست
توکا : موشی موشی
میتسویا: توکا چان هفته ی دیگه با گنگ خرس قطبی دعوا داریم باشه
توکا: خ..خرس قطبی
میتسویا: آره
توکا : ب..باشه ممنونم
شو: نه سان مگه شما با اون گنگ نجنگیدین
توکا : آره مشکل همینه من توی دارک نایت همیشه ماسک و کلاه میزارم تا گنگ های دیگه نشناسنم ولی اگه اونا صدام وچشمامو بشناسن بد میشه اونم خیلی بد میشه
شو : نه سان اونا تو رو نمیشناسن فقط زود تمومش کن نزار ببیننت
توکا : آره همینه ممنونم
دوستان پرش میکنیم در میدان ججججججنننننگگگگگگگگگ
ویو توکا خب الان همه جمعا خرسا هم اومدن زود تمومش میکنم البته مایکی باید با فرمانده شون بجنگه
توکا بیشتر گنگو میزنه که یک دفعه گوشیش از جیبش میوفته زمین
توکا : ای واییی گوشیم الان اگه یکی در مورد دارک نایت پیام بده اییی خداااااا
مایکی : توکا چان من گوشیتو برداشتم تو مواظب باش
توکا : ب..باشه
مایکی میزند فرمانده شونو ناکار میکنه و جنگ تموم میشه که گوشی توکا که توی دستای مایکی زنگ میخوره
مایکی به مخاطب گوشی نگاه میکنه که نوشته «عشقم» مایکی عصبی میشه که توکا میگه
توکا: مایکی گوشیم
مایکی گوشی رو میده به توکا
توکا : الو سلام عشقم
وبله اون کسی نیست جز کیو
کیو: عشقم تو چطوری
توکا : من خوبم و الان توی گنگم
توکا اینو میگه که کیو در مورد دارک نایت چیزی نگه
کیو : وای یادم نبود اگه اینطوری بعداً بهت زنگ میزنم باییییی باییییی عشقم
توکا : باشه حتماً زنگ بزنی هااا بایییی بوس
مایکی : اون کی بود
توکا : خب اااااااااا آها اون دوستم بود
که یکدفعه یکی از اعضای خرسا که خودشو به بیهوشی زده بود پا میشه و بامیله ای که کنارش بود یکی محکم میزنه به سر توکا که توکا میوفته و بعد سیاهیییی
توکا در ذهن : م..من کجام آخ سرم وایستا اینجا بیمارستانه هااا چی شد و چرا یادم نمی یاد
فلش بک دو ساعت قبل از زبان مایکی
تا پارت بعد بای بای بلک گرل 🖤 🫵👋👋
توکا از روی پشت بوم خونه ها میره به خونه ی خودش برای اینکه دیگه کسی نبینتش .
ویو راوی
توکا میرسه دم در خونش درو باز میکنه که شو میپره تو بغلش و با گریه میگه
شو : خواهر چرا دیر اومدی
توکا : ببخشید شو ببخشید دیرم شد
توکا و شو میرن داخل توکا لباساشو عوض میکنه و میره توی اشپزخونه تا چیزی بیاره تا خودش و شو بخورن
شو: نه سان گوشیت زنگ میخوره
توکا : باشه ببینم کی میتسویاست
توکا : موشی موشی
میتسویا: توکا چان هفته ی دیگه با گنگ خرس قطبی دعوا داریم باشه
توکا: خ..خرس قطبی
میتسویا: آره
توکا : ب..باشه ممنونم
شو: نه سان مگه شما با اون گنگ نجنگیدین
توکا : آره مشکل همینه من توی دارک نایت همیشه ماسک و کلاه میزارم تا گنگ های دیگه نشناسنم ولی اگه اونا صدام وچشمامو بشناسن بد میشه اونم خیلی بد میشه
شو : نه سان اونا تو رو نمیشناسن فقط زود تمومش کن نزار ببیننت
توکا : آره همینه ممنونم
دوستان پرش میکنیم در میدان ججججججنننننگگگگگگگگگ
ویو توکا خب الان همه جمعا خرسا هم اومدن زود تمومش میکنم البته مایکی باید با فرمانده شون بجنگه
توکا بیشتر گنگو میزنه که یک دفعه گوشیش از جیبش میوفته زمین
توکا : ای واییی گوشیم الان اگه یکی در مورد دارک نایت پیام بده اییی خداااااا
مایکی : توکا چان من گوشیتو برداشتم تو مواظب باش
توکا : ب..باشه
مایکی میزند فرمانده شونو ناکار میکنه و جنگ تموم میشه که گوشی توکا که توی دستای مایکی زنگ میخوره
مایکی به مخاطب گوشی نگاه میکنه که نوشته «عشقم» مایکی عصبی میشه که توکا میگه
توکا: مایکی گوشیم
مایکی گوشی رو میده به توکا
توکا : الو سلام عشقم
وبله اون کسی نیست جز کیو
کیو: عشقم تو چطوری
توکا : من خوبم و الان توی گنگم
توکا اینو میگه که کیو در مورد دارک نایت چیزی نگه
کیو : وای یادم نبود اگه اینطوری بعداً بهت زنگ میزنم باییییی باییییی عشقم
توکا : باشه حتماً زنگ بزنی هااا بایییی بوس
مایکی : اون کی بود
توکا : خب اااااااااا آها اون دوستم بود
که یکدفعه یکی از اعضای خرسا که خودشو به بیهوشی زده بود پا میشه و بامیله ای که کنارش بود یکی محکم میزنه به سر توکا که توکا میوفته و بعد سیاهیییی
توکا در ذهن : م..من کجام آخ سرم وایستا اینجا بیمارستانه هااا چی شد و چرا یادم نمی یاد
فلش بک دو ساعت قبل از زبان مایکی
تا پارت بعد بای بای بلک گرل 🖤 🫵👋👋
۸.۹k
۰۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.