رمان:)مجنون تر از من:)پارت7
رمان:)مجنون تر از من:)پارت7
دیانا:ایییی موهاممممم ولم کن
شقایق:دختر کثافت
پانیذ:دیدم شقایق داره موهای دیانارو میکشه هولش دادم و افتاد روی امیر و لبش خورد روی لب امیر
دیانا:😁
ارسلان:😝
پانیذ:😂
شقایق:😡 اومدم مشت بزنم تو دهن پانیذ که ممد دستمو گرفت و پیچ داد
ایییییییی
ممد:گمشو
امیر:هوشششش چیکارش داری
ارسلان:اقای غیرتی بلند شد
امیر: گوه نخور
استاد:چخبرههههههه
اینجا کلاسه یا مسابقه ی جنگ
نیکا چرا وایسادی برو بیرون
نیکا:اخه استاد
استاد:حرفی نباشه
متین:استاد نیکا کاری نکرده
استاد:تو ساکت
متین:ساکت نباشم میخوای چیکار کنی
استاد:بروووو بیرونننننن
متین:حتمااااا
ممد:استاد میدونی دانشگاه پدرمه میتونم اخراجت کنم
استاد:خودتم بیرون همه تون دفتر
ممد:رفتم پیش بابام
باباممد:چی شده پسرم؟
ممد:استاد اخراجمون کرد
بابا ممد:اخراجه از الان بگو بیاد دفترم
ممد:استاد
استاد:بله
ممد:برو دفتر بابام کارت داره
استاد:باشه
دیانا:ایییی موهاممممم ولم کن
شقایق:دختر کثافت
پانیذ:دیدم شقایق داره موهای دیانارو میکشه هولش دادم و افتاد روی امیر و لبش خورد روی لب امیر
دیانا:😁
ارسلان:😝
پانیذ:😂
شقایق:😡 اومدم مشت بزنم تو دهن پانیذ که ممد دستمو گرفت و پیچ داد
ایییییییی
ممد:گمشو
امیر:هوشششش چیکارش داری
ارسلان:اقای غیرتی بلند شد
امیر: گوه نخور
استاد:چخبرههههههه
اینجا کلاسه یا مسابقه ی جنگ
نیکا چرا وایسادی برو بیرون
نیکا:اخه استاد
استاد:حرفی نباشه
متین:استاد نیکا کاری نکرده
استاد:تو ساکت
متین:ساکت نباشم میخوای چیکار کنی
استاد:بروووو بیرونننننن
متین:حتمااااا
ممد:استاد میدونی دانشگاه پدرمه میتونم اخراجت کنم
استاد:خودتم بیرون همه تون دفتر
ممد:رفتم پیش بابام
باباممد:چی شده پسرم؟
ممد:استاد اخراجمون کرد
بابا ممد:اخراجه از الان بگو بیاد دفترم
ممد:استاد
استاد:بله
ممد:برو دفتر بابام کارت داره
استاد:باشه
۵.۱k
۳۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.