پارت 7 اوای عشق
پارت 7 اوای عشق
#کوکی
یا میام میزنم تو دهنت به رکسانا نزدیک نمیشی ......چون اون مال منه .....
-جون:هه مال تو!!..کی شده مال تو ...
-کوک:از روزی که دیدمش...شد مال من
-جون:واو پس از امروزم مال منه ....
-کوک:رکسانا امشب منو انتخاب کرد پس بعدا هم منو انتخاب میکنه ....بفهم هیچ شانسی برای تو نیست
-جون:اشکال نداره من تلاشم رو میکنم....
-کوک:اوک ......بکن ولی نمیتونی..هه
بعد از این حرف رفت هه پسره نفهم با شهرت ما اوناهم مشهور شدن ......یه دفعه ای گوشیم زنگ خورد وقتی نگاه کردم تیهیونگ زنگ زد ....اخ خیلی وقته نرفتم پیش شون ... اوف ...
-تیهیونگ:یااا...خیلی وقته نیومدی خونه ....کجایی
-من:ام الان برمیگردم ببخشید ...کمپانی بودم ....
یونگ:اوکی ولی باید بهفمم که چرا تا این وقت شب چرا کمپانی بودی .....
-من:اوووو .....باشه بابا خودم براتون تعریف میکنم ...
-یونگ:باشه زود بیا خونه....
-من:اوکی ....بای
بدون خداحافظی قطع کرد اخخخ خدا چقدر از این عادت یونگ بدم میومد
#جئون
هه فکر کرده کیه ......حالا از اون بگذریم ....
چرا انقد خوشکل بود چرا چشماش انقد بزرگ و کشیده بود چرا مژه هاش انقد بلند بود .....موهاش انقد بلند بود که انگار راپونزل بود ....واو صداش انگار از بهشت اومده بود......خیلی خوب بود صداش خیلی نت هاش بالا بود از پتانسیل بالایی برخوردار بود
-سیوبین:جئون...
-من:بله داداش
-سیوبین:چیشده؟؟
-من:امشب یه دختر خیلی خوشکل دیدم...با همه ی دخترایی که دیدم فرق داشت میدونی میگم چی ....
سیوبین:اره میدونم ...از اون دختر خوشکل هاست ....عکسش رو داری
-من:اره کمپانی عکسش رو برامون فرستاده
-سیوبین:خب نشونم بده
گوشیم رو در اوردم گذاشتم رو عکس ها وقتی بهش نشون دادم شکه شد....
-سیوبین:امم....این اهل کجاست
-من:ایران...
-سیوبین:چیییی ایران
دوستان اینم پارت 7 الان پارت 8 رو هم میزارم
لایک و کامنت یادتون نره💕💕... ....... ....
#کوکی
یا میام میزنم تو دهنت به رکسانا نزدیک نمیشی ......چون اون مال منه .....
-جون:هه مال تو!!..کی شده مال تو ...
-کوک:از روزی که دیدمش...شد مال من
-جون:واو پس از امروزم مال منه ....
-کوک:رکسانا امشب منو انتخاب کرد پس بعدا هم منو انتخاب میکنه ....بفهم هیچ شانسی برای تو نیست
-جون:اشکال نداره من تلاشم رو میکنم....
-کوک:اوک ......بکن ولی نمیتونی..هه
بعد از این حرف رفت هه پسره نفهم با شهرت ما اوناهم مشهور شدن ......یه دفعه ای گوشیم زنگ خورد وقتی نگاه کردم تیهیونگ زنگ زد ....اخ خیلی وقته نرفتم پیش شون ... اوف ...
-تیهیونگ:یااا...خیلی وقته نیومدی خونه ....کجایی
-من:ام الان برمیگردم ببخشید ...کمپانی بودم ....
یونگ:اوکی ولی باید بهفمم که چرا تا این وقت شب چرا کمپانی بودی .....
-من:اوووو .....باشه بابا خودم براتون تعریف میکنم ...
-یونگ:باشه زود بیا خونه....
-من:اوکی ....بای
بدون خداحافظی قطع کرد اخخخ خدا چقدر از این عادت یونگ بدم میومد
#جئون
هه فکر کرده کیه ......حالا از اون بگذریم ....
چرا انقد خوشکل بود چرا چشماش انقد بزرگ و کشیده بود چرا مژه هاش انقد بلند بود .....موهاش انقد بلند بود که انگار راپونزل بود ....واو صداش انگار از بهشت اومده بود......خیلی خوب بود صداش خیلی نت هاش بالا بود از پتانسیل بالایی برخوردار بود
-سیوبین:جئون...
-من:بله داداش
-سیوبین:چیشده؟؟
-من:امشب یه دختر خیلی خوشکل دیدم...با همه ی دخترایی که دیدم فرق داشت میدونی میگم چی ....
سیوبین:اره میدونم ...از اون دختر خوشکل هاست ....عکسش رو داری
-من:اره کمپانی عکسش رو برامون فرستاده
-سیوبین:خب نشونم بده
گوشیم رو در اوردم گذاشتم رو عکس ها وقتی بهش نشون دادم شکه شد....
-سیوبین:امم....این اهل کجاست
-من:ایران...
-سیوبین:چیییی ایران
دوستان اینم پارت 7 الان پارت 8 رو هم میزارم
لایک و کامنت یادتون نره💕💕... ....... ....
۲۷.۲k
۱۱ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.