part: 26
و سوار اسانسور شدیم و طبقه مورد نظرمو زدم وقتی که رسیدیم من پیاده شدم ولی اونا هنوز باید میرفتن بالا
رفتم تو اتاق تمرین همیشه لباس اضافه میزارم داخل اتاق تمرین که اگه نیاز شد بپوشم و خداروشکر الان بدردم خورد
ایندفعه سعی کردم زود بیام بیرون چون وقت زیادی تاشروع مراسم نمونده بود خلاصه زود حموم کردمو اومدم بیرون لباس پوشیدم اول بعدم موهامو خشک کردم
و بدو بدو رفتم سوار اسانسور شدم و طبقه مورد نظرمو زدم تا اسانسور وایساد سریع از اسانسوررفتم بیرون و در اتاق بسته بود درو باز کردمو رفتم داخل
هانا: سلام به همگیی بجز سوجین
همه: سلام(خنده)
سوهی: حالا چرا بجز سوجین
هانا: چون زد مکنه یکی از گروه هارو نابود کرد
اعضا: چی 😳
هانا: بله دوستان درسته سوجین با ی بطری اب زد تو سر جئون جونگ کوک مکنه ی گروه بی تی اس(خنده)
یونجی: دروغ میگیی
هانا: ن کاملا جدیم
سوجین: اتفاق بود
لونا: جدی جدی این کارو کردی
سوجین: بابا اتفاقی بود هانا بزرگش میکنه
هانا: هدفش من بودم که من جاخالی دادمو خورد تو سر کوک (خنده)
اعضا: 😂
یون کیونگ: اونوقت این خرگوش شیطون باز چیکار کرده بود که میخواستی بزنیش
هانا: ها سوال خوبی پرسیدی اونی
بش گفتم موهاش خوب شده
گف جدی منم گفتم نه که پرتش کردو خورد به جونگ کوک
سوجین: همش تقصیر تو بود اگه جاخالی نمیدادی به اون نمیخورد
هانا: ن پ انتظار داری وایسم تا با اون سرمو داغون کنی
رفتم تو اتاق تمرین همیشه لباس اضافه میزارم داخل اتاق تمرین که اگه نیاز شد بپوشم و خداروشکر الان بدردم خورد
ایندفعه سعی کردم زود بیام بیرون چون وقت زیادی تاشروع مراسم نمونده بود خلاصه زود حموم کردمو اومدم بیرون لباس پوشیدم اول بعدم موهامو خشک کردم
و بدو بدو رفتم سوار اسانسور شدم و طبقه مورد نظرمو زدم تا اسانسور وایساد سریع از اسانسوررفتم بیرون و در اتاق بسته بود درو باز کردمو رفتم داخل
هانا: سلام به همگیی بجز سوجین
همه: سلام(خنده)
سوهی: حالا چرا بجز سوجین
هانا: چون زد مکنه یکی از گروه هارو نابود کرد
اعضا: چی 😳
هانا: بله دوستان درسته سوجین با ی بطری اب زد تو سر جئون جونگ کوک مکنه ی گروه بی تی اس(خنده)
یونجی: دروغ میگیی
هانا: ن کاملا جدیم
سوجین: اتفاق بود
لونا: جدی جدی این کارو کردی
سوجین: بابا اتفاقی بود هانا بزرگش میکنه
هانا: هدفش من بودم که من جاخالی دادمو خورد تو سر کوک (خنده)
اعضا: 😂
یون کیونگ: اونوقت این خرگوش شیطون باز چیکار کرده بود که میخواستی بزنیش
هانا: ها سوال خوبی پرسیدی اونی
بش گفتم موهاش خوب شده
گف جدی منم گفتم نه که پرتش کردو خورد به جونگ کوک
سوجین: همش تقصیر تو بود اگه جاخالی نمیدادی به اون نمیخورد
هانا: ن پ انتظار داری وایسم تا با اون سرمو داغون کنی
۶.۱k
۲۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.