خببب تامام شددددد موقان فیک جدید شروع کنمگممگ

پارت ۱۴


+ب..با..با.با اینجا چیکار میکنی
-سئو شیو لی*اسم بابای ا.ت (اسم خودم دراوردمم) جرعت داری دست ب ا.ت بزن ببنی چیکارت میکنم


ویو چانیول:
×داشتم نقشه ميچیدم من خیلی باهوش بودم و دستامو خیلی وقت پیش باز کرده بودم
×ی چوب کنارم بود برداشتم و محکم زدم ب سر بابای ا.ت
+...چانیول....چیکار ..کردی؟
×نمرده نزدس
*دستای همشون رو باز میکنه*
-الان باید بريم پایین بابای ا.ت رو میبندم
*درحال رفتن ب پایین

ویو ا.ت:
+فرار کردیم رفتیم خارج سئول ینی کلا خارج کره جنوبی رفتیم تایلند ژاپن پایتخت ژاپن ینی توکیو
-الان دارم نفس تازه میکشیم
×احساس میکنم خیلی سردههه
+احساس نکن واقعا سردههه
-*ا.ت رو بغل کرد
×اهم اهم من میرم سوپر مارکتتتت شیرموز بزنمممم شما ب عشقول بازیتون ادامه بدیدددددد
*خلاصه ک چانیول نیره سوپر مارکت با رلش آشنا موشه*
+الان یکم برام غیر طبیعی ع ک بدون هیچ دردسری داریم زندگی می‌کنیم
-هوم * ا.ت رو محکم تر بغل میکنه*





خلاصه ک تامام شدددد با پایان خوبببببب