فیک : اون شب واقعا پارت ³
یهو یادم اومد داستان چیه پس صداش زدم
_ کوک کوک
+ بله عزیزم خوبی
_ اره ولی دستات کبود شدن
+ اهوم مهم نیست بیا این قرصات رو بخور
_ ( یه لحظه وایسین قرصاش رو بخوره)
_ پسره چی شد
+ یه کم زدمش دادم دست پلیس
_ منم باشنیدن این یه کم لبش رو بوسیدم و گفتم :
_ مرسی که ازم محافظت میکنی ولی تقصیر من نبود به زور بهم تجاوز کرد
+ اهوم ولی دیگه از کنار من جم نخور قبلا هم گفتم بدنت مال منه
_ ( بعد هم سرم رو گذاشتم سر بازوش ) واقعا ممنونم ازت که به موقع اومدی
+ خواهش میکنم کاری بود که باید میکردم
چند مین بعد *
[ از زبون کوک ]
دیدم ا.ت خوابه بغلش کردم و وارد عمارت شدم رفتم طبقه بالا گذاشتمش رو تخت نشستم کنارش
+ عزیزم میدونم خیلی داری سختی میکشی من شرمندتم
(ا.ت بیدار بود ولی خودش رو زده بود به خواب)
_ اوم نه چرا من دوستت دارم تقصیر تو نیست
+ بیدار بودی ؟!
_ اهوم
+ عزیزم بازم میگم تقصیر من بود باید حواسم...
_ (بوسید لبش رو ) من بهت گفتم تو بازم خوب اومدی که نتونست بهم دست بزنه الانم میرم حموم
+ اهوم باشه منم میرم شام درست کنم
_ باشه (رفت لباساش رو برداره بره)
*چند مین بعد*
[از زبون ا.ت ]
از حموم اومدم که دیدم کوک اومد تو اتاق
خب چطور بود این یکی باید ۴ لایک و 1.K
دیدگاه داشته باشه کامنت بذارید که سعی کنم بعدی رو زود تر بزارم
_ کوک کوک
+ بله عزیزم خوبی
_ اره ولی دستات کبود شدن
+ اهوم مهم نیست بیا این قرصات رو بخور
_ ( یه لحظه وایسین قرصاش رو بخوره)
_ پسره چی شد
+ یه کم زدمش دادم دست پلیس
_ منم باشنیدن این یه کم لبش رو بوسیدم و گفتم :
_ مرسی که ازم محافظت میکنی ولی تقصیر من نبود به زور بهم تجاوز کرد
+ اهوم ولی دیگه از کنار من جم نخور قبلا هم گفتم بدنت مال منه
_ ( بعد هم سرم رو گذاشتم سر بازوش ) واقعا ممنونم ازت که به موقع اومدی
+ خواهش میکنم کاری بود که باید میکردم
چند مین بعد *
[ از زبون کوک ]
دیدم ا.ت خوابه بغلش کردم و وارد عمارت شدم رفتم طبقه بالا گذاشتمش رو تخت نشستم کنارش
+ عزیزم میدونم خیلی داری سختی میکشی من شرمندتم
(ا.ت بیدار بود ولی خودش رو زده بود به خواب)
_ اوم نه چرا من دوستت دارم تقصیر تو نیست
+ بیدار بودی ؟!
_ اهوم
+ عزیزم بازم میگم تقصیر من بود باید حواسم...
_ (بوسید لبش رو ) من بهت گفتم تو بازم خوب اومدی که نتونست بهم دست بزنه الانم میرم حموم
+ اهوم باشه منم میرم شام درست کنم
_ باشه (رفت لباساش رو برداره بره)
*چند مین بعد*
[از زبون ا.ت ]
از حموم اومدم که دیدم کوک اومد تو اتاق
خب چطور بود این یکی باید ۴ لایک و 1.K
دیدگاه داشته باشه کامنت بذارید که سعی کنم بعدی رو زود تر بزارم
۱۱.۱k
۱۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.