پارت۳

جونگکوک:کوبوندمش به دیوار
که میا پرید وسط :چرا انقدر محکم میکوبیش نکن اینجوری
جونگکوک:تو دخالت نکن برو گمشو بیرون(داد)

ا.ت:درحال گریه کردم شاهد اتفاقای بین میا و جونگکوک بودم
یعنی جونگکوک چیکارم داره ...که میگه میاربره بیرون؟(ترسیده)
بعد از رفتن میا

جونگکوک:چه غلطی داشتی میکردی ا.ت؟!هاااا(داد)امروز صبحم که رفتارت مشکوک بود
ا.ت......داری بهم خیانت میکنی؟!(داد جشمای اشکی بغض)


ا.ت:نمیدونستم باید چیکار کنم
انقدر از اتفاق های افتاده شکه بودم که نمیدونستم چی باید بگم

جونگکوک:ا.ن لباس زیر مردونه توی کمد چیکار میکرد هاا؟!(داد)جواب منو بده!

جواب منو نمیدی نه؟!
باشه الان یه کاری میکنم که بتونی حرف بزنی خیلی خوب هم حرف بزنی

ا.ت:تا میخواستم حرف بزنم

دکمه های لباسشو باز کرد و پیراهنشو در آورد
داشتم به سیکس پک هاش نگاه میکردم

خیلی عرق کرده بود
و رگای دست هاش زده بود بیرون
بدنش داغ شده بود

که یه دفعه.........



ببخشید کم شد 😂😂
بچه ها لطفاً حمایت کنین ممنون 😘🥺
بچه ها پارت بعدی رو باید توی پیوی تون بفرستم چون....بعلهههه 😂😂😂🤌

خب توی پیوی پیام بدین و بگین چند سالتونه تا براتون بفرستم پارت بعد رو
پارت بعد پارت آخر نیست
ولی خب🔞هست
لایک و کامنت این ویدیو الزامی است
اگه کسی بدون گذاشتن کامنت و لایک
توی پیوی پیام بده پارت بعد براش ارسال نمیشه 💓
از کسی که بهم کمک کرد ادامه بدمش واقعاً ممنونم 💓💓💓🥺😘