Part:52
Part:52
$فردا فردا فردااااا موقشه وای خدایا
٪مگه چ اشکالی دارهه
$کوکک درد دارممم
٪برات خوراکی و شیرکاکائو میخرم خوبه؟
$نچ
٪پس چیمیخاییی
$هیچی(بغض اروم)
٪از همین الان داره تاثیر میزاره
$ایشش (چشغره)
یونا بلند شد رفت دستشویی و کارای مربوطه رو انجام داد تا امادگی پری.ود شدن رو داشته باشه بلافاصله بعد از بیرون اومدنش قرص مسکن انداخت و رفت پایین میز صبحانرو اماده کرد رفت و کوک رو صدا زد و کوک اومد پایین و مونده بود اون دوتا کفتر عاشق که خودشون میان
کوک و یونا شروع کردن به صبحانه خوردن
تهیونگ ویو*
خیلی وقته بیدار شده بودم و با موهاش بازی میکردم کم کم داشت ظهر میشد نمیخاست پاشه؟
-بانوی من
+هوممممم(خابالود)
-عمرم نمیخای بیدارشی
+ها چی(گیج)
تهیونگ تک خنده ای کرد و لب زد
-میگم نمیخای بلند شی داره ظهر میشه زندگیم
+پاشدم پاشدم(هول هولکی)
سولی بوسه ای روی سر تهیونگ گذاشت و رفت دستشویی کارای مربوطه رو انجام داد و درومد پشت سرش هم تهیونگ وارد دستشویی شد و کارای مربوطه رو انجام داد بعد هردو رفتن پایین....
$فردا فردا فردااااا موقشه وای خدایا
٪مگه چ اشکالی دارهه
$کوکک درد دارممم
٪برات خوراکی و شیرکاکائو میخرم خوبه؟
$نچ
٪پس چیمیخاییی
$هیچی(بغض اروم)
٪از همین الان داره تاثیر میزاره
$ایشش (چشغره)
یونا بلند شد رفت دستشویی و کارای مربوطه رو انجام داد تا امادگی پری.ود شدن رو داشته باشه بلافاصله بعد از بیرون اومدنش قرص مسکن انداخت و رفت پایین میز صبحانرو اماده کرد رفت و کوک رو صدا زد و کوک اومد پایین و مونده بود اون دوتا کفتر عاشق که خودشون میان
کوک و یونا شروع کردن به صبحانه خوردن
تهیونگ ویو*
خیلی وقته بیدار شده بودم و با موهاش بازی میکردم کم کم داشت ظهر میشد نمیخاست پاشه؟
-بانوی من
+هوممممم(خابالود)
-عمرم نمیخای بیدارشی
+ها چی(گیج)
تهیونگ تک خنده ای کرد و لب زد
-میگم نمیخای بلند شی داره ظهر میشه زندگیم
+پاشدم پاشدم(هول هولکی)
سولی بوسه ای روی سر تهیونگ گذاشت و رفت دستشویی کارای مربوطه رو انجام داد و درومد پشت سرش هم تهیونگ وارد دستشویی شد و کارای مربوطه رو انجام داد بعد هردو رفتن پایین....
۷.۷k
۲۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.