السلام علیک یا سید البکا ء لعن به دوازه ی ساعات و شام
سراغ مطبخ و تنور نمی روم هرگز
تنور خانه ی خولی پر از راز است
ز نام حرمله حساسم نمی گذرم هرگز
نام حرمله برایم داغ تازه است
ز دروازه ی شام گذر نمی کنم هرگز
دروازه ی شام الشام الشام الشام است
به خانه ی خود حصیر پهن نمی کنم هرگز👉
دیدن حصیر برای من روضه ی باز است
ز بام خانه ی خود پا نمی گذارم هرگز
ز بام خانه پا نهم برایم خاطره ساز است
ز غسالخانه برای غسل نمی روم هرگز
غسالخانه ی خرابه ؛ شبانه هم باز است
ز خاطرها که در ذهنم پاک نمی شود. هرگز
کوچه. بازار. اسارت. سنگ داغ تازه سازاست
ز محله ی قصاب ها برای خرید نمی روم هرگز
دیدن گوسفند در حال ذبیح روضه ساز است
به گلخانهای گر پا نهم یاد شیر خواره کنم
گلخانه ای که باغبانش سر سجاده ی نماز است
خلاصه کنم ز این همه درد و غم و اندوه
نگین انگشترم گریز روضه ی باز است
سید البکا منم ، ام البکاء رقیه است
گریه کنان وارد شوید باب الحسین درش باز است
تقدیم به روح مطهر اقا سید البکاء اقا جانم ح سید الساجدین
تنور خانه ی خولی پر از راز است
ز نام حرمله حساسم نمی گذرم هرگز
نام حرمله برایم داغ تازه است
ز دروازه ی شام گذر نمی کنم هرگز
دروازه ی شام الشام الشام الشام است
به خانه ی خود حصیر پهن نمی کنم هرگز👉
دیدن حصیر برای من روضه ی باز است
ز بام خانه ی خود پا نمی گذارم هرگز
ز بام خانه پا نهم برایم خاطره ساز است
ز غسالخانه برای غسل نمی روم هرگز
غسالخانه ی خرابه ؛ شبانه هم باز است
ز خاطرها که در ذهنم پاک نمی شود. هرگز
کوچه. بازار. اسارت. سنگ داغ تازه سازاست
ز محله ی قصاب ها برای خرید نمی روم هرگز
دیدن گوسفند در حال ذبیح روضه ساز است
به گلخانهای گر پا نهم یاد شیر خواره کنم
گلخانه ای که باغبانش سر سجاده ی نماز است
خلاصه کنم ز این همه درد و غم و اندوه
نگین انگشترم گریز روضه ی باز است
سید البکا منم ، ام البکاء رقیه است
گریه کنان وارد شوید باب الحسین درش باز است
تقدیم به روح مطهر اقا سید البکاء اقا جانم ح سید الساجدین
۱.۷k
۲۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.